داستان‏هايى زيبا درباره قرآن اعرابى و تأثير قرآن
هدفم از قرار دادن اسم وبلاگ این بود که خدا با دستای خودش آیه هاشو بر قلب پیامبر(ص) نوشت...!
داستان‏هايى زيبا درباره قرآن اعرابى و تأثير قرآن
دو شنبه 7 اسفند 1391 ساعت 20:37 | بازدید : 1317 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 داستان‏هايى زيبا درباره قرآن اعرابى و تأثير قرآن


اصمعى مى‌گويد: روزى از شهر بصره خارج شدم به عربى برخورد کردم که شمشير حمايل داشت. از من پرسيد از کدام قبيله‌اى؟ گفتم: از قبيله "بنى‌الاصمع" پرسيد: از کجا مى‌آيى؟ گفتم: از خانه‌ى خدا. گفت: آنجا چه مى‌کردى؟ گفتم: کتاب خدا تلاوت مى‌نمودم. پرسيد: مگر خدا را کتابى است که تلاوت بشود؟ گفتم: بلى. گفت: مقدارى از آن را براى من بخوان. گفتم: مؤدب و دو زانو بنشين تا بخوانم. پس گوش فرا داد. شروع به خواندن نمودم و بر زبانم سوره مبارک "و الذاريات" جارى شد. همين که به اين آيه رسيدم:
{وَفِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ * وَفِي أَنْفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ} (1)
در زمين نشانه‌هايى است از خدا براى اهل يقين و در خود شما نيز، مگر آنها را نمى‌بينيد.
اعرابى گفت: حق تعالى راست گفته است. سرگين نشانه‌ى عبور شتر است و جاى پا دليل بر عبور عابر. پس چگونه اين آسمان با عظمت و اين زمين پهناور بر پروردگار با عظمت دلالت نکند!
همين که خواندم:
{وَفِي السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَما تُوعَدُونَ} (2)
و در آسمان است روزى شما و آنچه را که به آن وعده داده شده‌ايد.
اعرابى گفت: تو را به حق خدا اين نيز از کلام خداوند است؟ گفتم: بلى. پس اعرابى شتر خود را به بيابان رها نمود و گفت: اى واى، روزى من در آسمان است و او را در زمين جستجو مى‌کنم. آنگاه سر به بيابان گذاشت و رفت. من هم به طرف بغداد روانه شدم و همين قضيه را براى هارون الرشيد نقل کردم و او تعجب کرد.
سال بعد که هارون به طرف مکه حرکت نمود مرا هم با خود همراه برد. روزى مشغول طواف بودم که ناگهان جوانى نيک روى گوشه لباسم را گرفت و مرا به خود متوجه نمود. چون نگاه کردم شناختم که همان شخص سال گذشته است. باز به من گفت: از کتاب خدا برايم بخوان. در اين مرتبه نيز بر زبانم سوره‌ى مبارک "و الذاريات" جارى شد که مى‌فرمايد:
{وَفِي السَّماءِ رِزْقُکُمْ وَما تُوعَدُونَ * فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّکُمْ تَنْطِقُونَ} (3)
در آسمان است روزى شما و آنچه که به آن وعده داده شده‌ايد. به حق خداى آسمان سوگند که اين امر حق است هم چنانکه شما سخن مى‌گوييد.
اعرابى گفت: چه کسى محتاج کرده خدا را که قسم ياد کند! به حق او قسم که هيچ گاه محتاج نشدم به چيزى مگر آن که همان چيز نزدم حاضر شده است. پس نعره‌اى زد و روى زمين افتاد. رفتيم که او را به هوش بياوريم ليکن متوجه شدم که از دنيا رفته است.
پاورقى‌ها:
------------------------------
1) سوره الذاريات، آيات 20 و 21.
2) سوره الذاريات، آيه 22.
3) سوره الذاريات، آيات 22 و 23.

منبع: کشکول طبسى، ج 1





--------------------------------------------------------------------------------

 



|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

نظرتان را در مورد وبلاگ دست خط خدا بفرمایید؟

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 28
بازدید ماه : 379
بازدید کل : 309841
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1

ابزار رایگان وبلاگ

آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 87
:: کل نظرات : 17

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 27
:: باردید دیروز : 0
:: بازدید هفته : 28
:: بازدید ماه : 379
:: بازدید سال : 1426
:: بازدید کلی : 309841