هدفم از قرار دادن اسم وبلاگ این بود که خدا با دستای خودش آیه هاشو بر قلب پیامبر(ص) نوشت...!
نشان 5تن آل عبا بر کشتی حضرت نوح
پنج شنبه 15 خرداد 1393 ساعت 20:6 | بازدید : 1994 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

آنچه که می خوانید نه داستان است نه خیالپردازی، واقعیتی است از قصص قرآنی و کتاب مقدس که پس از قرنها از زیر لایه های مدفون شده بیرون آمده و حیرت همگان را برانگیخته. شاید بشود گفت معجزه ای دیگربار است برای مومنین تا ایمانشان را مستحکمتر کنند. که نوشته های قرآنی را روایتی تاریخی و واقعیتی انکار ناپذیر بدانند که لاریب فیه ، نه داستانی اخلاقی.

کشف کشتی نوح با کتیبه 5 تن آل عبا+ عکسها

 

برای دیدن ادامه متن به ادامه مطلب بروید....................

|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


توجه (چشم شیطانی)
پنج شنبه 15 خرداد 1393 ساعت 19:49 | بازدید : 2288 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

فراماسون ها در درجات بالا، مخفیانه "بعل" را تحت نامی مخفی و غیرعادی می پرستند

 

چشم زخم
 

یه سری رسم ها هست که تو ایران هیچ فلسفه خاصی ندارد و اگه از بزرگترها هم بپرسیم فقط میگن یه رسمه امید وارم که شما هم کمی در مورد این مطلب فکر کنید که این چشم زخم که شبیه به یک چشم آبی هست برای چی تو سنت ما ایرانی ها هست و خاصیتش چی هست اگه خاصییت خاصی داره که بگین ما هم بدونیم البته سنگ هم نیست که بگیم انرژی خاصی ساتع میکنه ویه تیکه شیشه هست که کار دست انسان هست و اگر هم که خاصیتی نداره و دکوری هست چرا باید به این شکل آبی و به صورت چشم باشه ؟؟؟


 

برای اطلاعات بیشتر به ادامه مطلب بروید...........................

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


ولادت با سعادت امیر مومنان و روز مرد
سه شنبه 23 ارديبهشت 1393 ساعت 18:12 | بازدید : 1803 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


عاشورا
پنج شنبه 23 آبان 1392 ساعت 9:30 | بازدید : 2226 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

این که حسین (علیه السلام) فریاد مى ‏زند - پس از این که همه عزیزانش را در خون مى ‏بیند و جز دشمن کینه توز و غارتگر در برابرش نمى ‏بیند - فریاد مى ‏زند که: «آیا کسى هست که مرا یارى کند و انتقام کشد؟» «هل من ناصر ینصرنى؟»؛ مگر نمى ‏داند که کسى نیست که او را یارى کند و انتقام گیرد؟

این «سؤال»، سؤال از تاریخ فرداى بشرى است و این پرسش، از آینده است و از همه ماست و این سؤال، انتظار حسین را از عاشقانش بیان می‏کند و دعوت شهادت او را به همه کسانى که براى شهیدان حرمت و عظمت قائلند، اعلام مى ‏نماید.

- دکتر شریعتی

منبع:http://foshtom.persianblog.ir (جملات گیله مرد)


صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

موضوعات مرتبط: محرم , ,

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


یا ابوالفضل (ع)(شب تاسوعا)
سه شنبه 21 آبان 1392 ساعت 21:3 | بازدید : 5772 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )


 

 

یا ابوالفضل :

 

آموخته ایم از تو وفاداری را خون تو نوشت معنی یاری را

 

ای کاش که آب کربلا می آموخت آن روز زچشمت آبرو داری را

موضوعات مرتبط: محرم , ,

|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


یا حسین (ع)
یک شنبه 19 آبان 1392 ساعت 17:33 | بازدید : 2334 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

عصر عاشورا کنار خیمه‌های سوخته
ذوالجناحی ماند با یال‌ رهای سوخته

در هیاهوی عصر عاشورا، درست زمانی که آسمان سرخ شد، زمین سرخ و چهره برخی از
خجالت سرخ؛ صدای شیهه اسبی که در واقع خروش ضجه‌ای از عمق جان بود؛ باد صحرا را به
آتش کشید. توفانی از شن به‌پا خاست، غم و غباری عجیب به راه افتاد و در ازدحام خشم
و خون و گرد، اسبی بدون سوار پدیدار شد. در همین هنگام، صدای شیون شاعری بلند
شد:

ذوالجناح آمد و آیینه زخم است تنش
هر چه آیینه به قربان چنین آمدنش

اسب لنگان لنگان و خون چکان، اما بیقرار، به سمت خیمه خالی خورشید خود را
می‌کشید. یال‌های پریشانش، باد را می‌شکافت. کاکل خونینش بوی سیب و گودال قتلگاه
می‌داد. از گوشه تیرهایی که به دست و پایش خورده بود خون می‌چکید. زین واژگونش
حرف‌های زیادی برای گفتن داشت.

اولین کسی که به سمتش دوید، صبورترین بانوی عالم «زینب» بود. زن‌ها و بچه‌های
دیگر هم هراسان رسیدند. نوگلی سراغ بابایش را می‌گرفت. آن یکی سراغ برادرش را.
دیگری از خونی که به آسمان رفت، می‌پرسید. اسب ولی سرش را به زیر انداخت و آرام
یال‌هایش را تکان و کاکل خونینش را نشان داد و انگار:

با سکوتی به بلندای هزاران فریاد
نوحه می‌خواند و بانوی حرم سینه زنش

ذوالجناح با چشمان پر از اشک خود چه می‌گفت که صدای ولوله ملائک بلند شد؟

اسب توان ایستادن نداشت. در برق چشمان می‌شد خیمه‌ها را دید که به آتش کشیده شده
بودند. کودکان را دید که آواره صحرا و خارهای بیابان شدند. تازیانه‌ها را دید که
بالا می‌روند و بر بدن‌های نحیف کودکان فرود می‌آیند. همه اینها را دید و به
یکباره:

آنقدر از بی‌کسی بر سنگ‌ها کوبید سر
تا که داد آخر به رسم عاشقان جان
ذوالجناح

منبع:http://ashoora.persianblog.ir

موضوعات مرتبط: محرم , ,

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟
یک شنبه 19 آبان 1392 ساعت 17:2 | بازدید : 2017 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

فقط آنان که هم آیین یاسند

حسین و کربلا را می‌شناسند

توفان «محرم» در همه شهرها و روستاها می‌وزد. درختان به احترام نام «حسین(ع)» خم شده‌اند. صدای طبل عزا در خیابان و کوچه‌ها می‌دود؛ رهگذران سیاهپوش، به بیرق‌های در اهترازی چشم دوخته‌اند که روی آنها نوشته شده: «هیهات منا الذله»

شاید اگر با دقت گوش کنی صدای آسمانی محتشم را از گلوی خشکیده‌اش بشنوی که:

باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟

از خود می‌پرسی که نام و یاد «حسین(ع)» بعد از قرن‌ها با این مردم عاشق چه کرده است؟ یک معشوق و این همه عاشق؟

تکیه‌ها و حسینیه‌ها پیراهن نیلی به تن کرده‌اند و هرکس را که می‌بینی انگار درون سینه‌اش ابری عزا گرفته است و در دلش محشر کبرایی برپاست.

کم کم دسته‌های عزاداری شکل می‌گیرند؛ اشک‌ها دسته دسته از راه می‌رسند و دسته‌های زنجیرزنی از آسمان تا حسینیه دل و از آنجا تا نفس‌های تنگ غروب صف می‌کشند.

حالا حتی بوی سیب از سمت کربلا به «شام» که نه! به مشام می‌رسد.

و کربلا چیست جز سرزمینی تشنه که می‌تواند تمام دل‌های تشنه را سیراب کند.

و کربلا آبروی همه خاک است؛ خاکی که هر ذره آن مهر نماز عاشق‌ترین بندگان خداست.

و کربلا نخلستانی است که تا هنوز نخل‌هایش سربریده می‌رویند و ایستاده می‌میرند.

و کربلا ابتدای دل‌هایی است که با عاشورا گره خورده‌اند و عاشورا روز سربلندی انسان است.

و تو خوب می‌دانی که چرا هر سال در چنین روزی خورشید از بلندای نیزه‌ای خونین طلوع خواهد کرد.

 

منبع:http://ashoora.persianblog.ir

موضوعات مرتبط: محرم , ,

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


دعای روزهای ماه مبارک رمضان
چهار شنبه 26 تير 1392 ساعت 16:48 | بازدید : 1932 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

دعاى روز اوّل :

 

اَللّـهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ صِيامَ الصّآئِمينَ، وَقِيامى فيهِ قيامَ


خدايا قرار ده روزه ام را در اين ماه روزه روزه داران واقعى و شب زنده داريم را نيز همانند

 

 

الْقآئِمينَ، وَنَبِّهْنى فيهِ عَنْ نَوْمَةِ الْغافِلينَ، وَهَبْ لى جُرْمى فيهِ يا اِلـهَ


شب زنده داران و بيدارم كن در آن از خواب بيخبران و جنايتم را بر من ببخش اى معبود

 


الْعالَمينَ، وَاعْفُ عَنّى يا عافِياً عَنِ الْمُجْرِمينَ


جهانيان و درگذر از من اى درگذرنده از جنايتكاران

 

 

روز دوم:


اَللّـهُمَّ قَرِّبْنى فيهِ اِلى مَرْضاتِكَ، وَجَنِّبْنى فيهِ مِنْ سَخَطِكَ وَنَقِماتِكَ، وَوَفِّقْنى فيهِ لِقِرآئِةِ


خدايا نزديكم كن در اين ماه بسوى موجبات خشنوديت و دورم ساز در آن از خشم و عذابت و موفقم دار در اين روز بخواندن آيات

 


اياتِكَ، بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ


قرآنيت به رحمت خود اى مهربانترين مهربانان

 

 

روز سوم:


اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبيهَ، وَباعِدْنى فيهِ مِنَ السَّفاهَةِ وَالتَّمْويهِ، وَاجْعَلْ لى نَصيباً


خدايا روزيم كن در اين ماه تيزهوشى و بيدارى و دورم گردان در آن از بى خردى و اشتباه كارى و مقرّر فرما برايم بهره اى

 


مِنْ كُلِّ خَيْر تُنْزِلُ فيهِ، بِجُودِكَ يا اَجْوَدَ الاَْجْوَدينَ


از هر خيرى كه در آن نازل گردانى بجود و كرمت اى باجودترين جودمندان

 

 

روز چهارم:


اَللّـهُمَّ قَوِّنى فيهِ عَلى اِقامَةِ اَمْرِكَ، وَاَذِقْنى فيهِ حَلاوَةَ ذِكْرِكَ، وَاَوْزِعْنى فيهِ


خدايا نيرو ده مرا در اين ماه براى برپا داشتن فرمان و دستورت و بچشان به من شيرينى ذكرت و به من ياد ده در اين ماه

 


لاَِدآءِ شُكْرِكَ بِكَرَمِكَ، وَاحْفَظْنى فيهِ بِحِفْظِكَ وَسَتْرِكَ، يا اَبْصَرَ


طرز بجا آوردن سپاسگزارى خود را به بزرگواريت و نگاهم دار در آن به نگهدارى و محافظت خود اى بيناترين

 


النّاظِرينَ


بينايان

 

روز پنجم:


اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْمُسْتَغْفِرينَ، وَاجْعَلْنى فيهِ


خدايا قرارم ده در اين ماه از آمرزش خواهان و قرارم ده در آن

 

 

مِنْ عِبادِكَ الصّالِحينَ اْلقانِتينَ، وَاجْعَلنى فيهِ مِنْ اَوْلِيآئِكَ الْمُقَرَّبينَ،


از بندگان شايسته فرمانبردارت و بگردانم در اين روز از اولياى مقرب درگاهت

 

 

بِرَأْفَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ


به مهرت اى مهربانترين مهربانان

 

 

روز ششم:


اَللّـهُمَّ لا تَخْذُلْنى فيهِ لِتَعَرُّضِ


خدايا در اين ماه به خاطر دست زدن به نافرمانيت

 

 

مَعْصِيَتِكَ، وَلاتَضْرِبْنى بِسِياطِ نَقِمَتِكَ، وَزَحْزِحْنى فيهِ مِنْ مُوجِباتِ


خوارم مساز و تازيانه هاى عذابت را بر من مزن و از موجبات خشمت

 

 

سَخَطِكَ، بِمَنِّكَ وَاَياديكَ، يا مُنْتَهى رَغْبَةِ الرّاغِبينَ


بدان نعمت بخشى و الطافى كه نسبت به بندگان دارى دورم بدار اى آخرين حد اشتياق مشتاقان

 

 

روز هفتم:


اَللّـهُمَّ اَعِنّى فيهِ عَلى صِيامِهِ وَقِيامِهِ، وَجَنِّبْنى فيهِ مِنْ هَفَواتِهِ وَ اثامِهِ، وَارْزُقْنى فيهِ


خدايا ياريم كن در اين ماه بر روزه و شب زنده داريش و دورم بدار در آن از لغزشها و گناهانش و روزيم كن در آن

 

 

ذِكْرَكَ بِدَوامِهِ، بِتَوْفيقِكَ يا هادِىَ الْمُضِلّينَ


ذكر خود را بطور دوام و يكسره به توفيق خود اى راهنماى گمراهان

 

 

روز هشتم:


اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ رَحْمَةَ الاَْيْتامِ، وَاِطْعامَ الطَّعامِ، وَاِفْشآءَ السَّلامِ، وَصُحْبَةَ الْكِرامِ، بِطَوْلِكَ


خدايا روزيم گردان در اين ماه مهرورزى نسبت به يتيمان و خوراندن طعام و به آشكار كردن سلام و هم نشينى با كريمان به فضل و كرمت

 

 

يا مَلْجَاَ الاْمِلينَ


اى پناه آرزومندان

 


روز نهم:



اَللّـهُمَّ اجْعَلْ لى فيهِ نَصيباً مِنْ رَحْمَتِكَ


خدايا قرار ده برايم در اين روز بهره اى از رحمت

 


الْواسِعَةِ، وَاهْدِنى فيهِ لِبَراهينِكَ السّاطِعَةِ، وَخُذْ بِناصِيَتى اِلى مَرْضاتِكَ


وسيعت و راهنماييم كن در اين ماه بسوى دليلهاى درخشانت و مرا بسوى موجبات خشنودى

 

 

الْجامِعَةِ، بِمَحَبَّتِكَ يا اَمَلَ الْمُشْتاقينَ


همه جانبه ات سوق ده به حق محبتت اى آرزوى مشتاقان

 


روز دهم:



اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مِنَ


خدايا قرارم ده در اين ماه از

 

 

الْمُتَوَكِّلينَ عَلَيْكَ، وَاجْعَلْنى فيهِ مِنَ الْفآئِزينَ لَدَيْكَ، وَاجْعَلْنى فيهِ مِنَ


توكل كنندگان بر خودت و بگردانم در آن از سعادتمندان درگاهت و قرارم ده در آن از

 

 

الْمُقَرَّبينَ اِلَيْكَ، بِاِحْسانِكَ يا غايَةَ الطّالِبينَ


مقربان پيشگاهت به حق احسانت اى هدف نهايى جويندگان

 

 

روز يازدهم:


اَللّـهُمَّ حَبِّبْ اِلَىَّ فيهِ الاِْحْسانَ، وَكَرِّهْ اِلَىَّ فيهِ الْفُسُوقَ وَالْعِصْيانَ، وَحَرِّمْ عَلَىَّ فيهِ


خدايا دوست گردان نزد من در اين ماه احسان و نيكى را و ناخوش دار در پيش من در اين روز فسق و نافرمانى و گناه را و حرام گردان در اين روز بر من

 

 

السَّخَطَ وَالنّيرانَ، بِعَوْنِكَ يا غِياثَ الْمُسْتَغيثينَ


خشم كيفربار و آتش (سوزان) را به كمك خودت اى فريادرس فريادخواهان

 


روز دوازدهم:


اَللّـهُمَّ زَيِّنّى فيهِ بِالسَّتْرِ وَالْعَفافِ، وَاسْتُرْنى فيهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْكَفافِ، وَاحْمِلْنى


خدايا در اين ماه مرا به زيور پوشش از گناه و پاكدامنى بياراى و جامه قناعت و اكتفاى به مقدار حاجت را به برم كن و وادارم كن

 

 

فيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالاِْنْصافِ، وَ امِنّى فيهِ مِنْ كُلِّ ما اَخافُ، بِعِصْمَتِكَ يا


در اين روز به عدالت و انصاف و ايمنيم بخش در آن از هر چه كه از آن مى ترسم به نگهدارى خودت اى

 

 

عِصْمَةَ الْخآئِفينَ


نگهدارنده ترسندگان

 

 

روز سيزدهم:


أَللّهُمَّ طَهِّرْنِى فيهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالاَْقْذارِ،


خدايا پاكم كن در اين ماه از چركى و كثافات

 

 

وَصَبِّرْنى فيهِ عَلى كائناتِ الاْقْدارِ، وَوَفِّقْنى فيهِ لِلتُّقى وَ صُحْبَةِ الاَْبْرارِ،


و شكيبايم كن بر مقدراتى كه خواهد شد و موفقم دار در اين ماه به پرهيزكارى و هم نشينى با نيكان

 

 

بِعَوْنِكَ يا قُرَّةَ عَيْنِ الْمَساكين.


به كمك خودت اى روشنايى ديده مسكينان

 


روزچهاردهم:


اَللّهُمَّ لا تُؤاخِذْنى فيهِ بِالْعَثَراتِ، وَأَقْلِنِى فيهِ مِنَ الْخَطايا وَالْهَفَواتِ، وَلا تَجْعَلْنى فيهِ غَرَضاً


خدايا مگير مرا در اين ماه به لغزشها و بازم دار در آن از خطاها و لغزشها و قرارم مده در اين روز هدف

 

 

لِلْبَلايا وَالاْفاتِ، بِعِزَّتِكَ يا عِزَّ الْمُسْلِمينَ


بلاها و آفات به عزتت اى عزت بخش مسلمانان

 

 

روز پانزدهم:


اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ طاعَةَ الْخاشِعينَ، وَاشْرَحْ فيهِ صَدْرى بِاِنابَةِ الْمُخْبِتينَ، بِاَمانِكَ يا اَمانَ


خدايا فرمانبردارى فروتنان را در اين ماه روزى من گردان و بگشا سينه ام را براى بازگشتن بسويت همانند بازگشتن خاشعان به امان بخشيت اى امان بخش

 

 

الْخآئِفينَ


ترسناكان

 

 

روز شانزدهم:



اَللّـهُمَّ وَفِّقْنى فيهِ لِمُوافَقَةِ الاَْبْرارِ، وَجَنِّبْنى فيهِ


خدايا موفقم دار در اين ماه به همراهى كردن با نيكان و دورم دار در آن از

 

 

مُرافَقَةَ الاَْشْرارِ، وَآوِنى فيهِ بِرَحْمَتِكَ اِلى دارِالْقَـرارِ، بِاِلـهِيَّتِكَ يا اِلـهَ


رفاقت با اشرار و جايم ده در آن بوسيله رحمت خود به خانه قرار و آرامش به معبوديّت خود اى معبود

 

 

الْعالَمينَ


جهانيان

 

 

روز هفدهم:



اَللّـهُمَّ اهْدِنى فيهِ لِصالِحِ الاَْعْمالِ، وَاقْضِ لى فيهِ


خدايا راهنماييم كن در آن به كارهاى شايسته و برآور در آن

 

 

الْحَوآئِجَ وَالاْمالَ، يا مَنْ لا يَحْتاجُ اِلَى التَّفْسيرِ وَالسُّؤالِ، يا عالِماً بِما


حاجات و آرزوهاى مرا اى كسى كه نيازى به شرح حال و درخواست ندارى اى دانا و آگاه

 

 

فى صُدُورِ الْعالَمينَ، [صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِهِ الطّاهِرينِ].(1)


بدانچه در دل مردم جهانيان است درود فرست بر محمّد و آل پاكش

 

 

روز هيجدهم:


اَللّـهُمَّ نَبِّهْنى فيهِ لِبَرَكاتِ اَسْحارِهِ، وَنَوِّرْفيهِ قَلْبى بِضِيآءِ اَنْوارِهِ، وَخُذْ


خدايا آگاهم ساز در اين ماه از بركات سحرهاى آن و نورانى كن در آن دلم را به پرتو انوار آن و بگمار

 

 

بِكُلِّ اَعْضآئى اِلَى اتِّباعِ اثارِهِ، بِنُورِكَ يا مُنَوِّرَ قُلـُوبِ الْعارِفينَ


تمام اعضا و جوارحم را به پيروى كردن آثارش به نور خود اى روشنى دهنده دلهاى عارفان

 


روز نوزدهم:


اَللّـهُمَّ وَفِّرْ فيهِ حَظّى مِنْ بَرَكاتِهِ، وَسَهِّلْ سَبيلى اِلى خَيْراتِهِ، وَلا


خدايا سرشار كن در اين ماه بهره ام را از بركات آن و هموار ساز راهم را به سوى خيرات آن

 

 

تَحْرِمْنى قَبُولَ حَسَناتِهِ، يا هادِياً اِلَى الْحَقِّ الْمُبينِ


و محرومم مساز از پذيرفتن حسناتش اى راهنماى بسوى حقيقت آشكار

 

 

روز بيستم:



اَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ اَبْوابَ الْجِنانِ، وَاَغْلِقْ عَنّى فيهِ اَبْوابَ النّيرانِ، وَوَفِّقْنى فيهِ


خدايا بگشا در اين ماه برويم درهاى بهشت را و ببند برويم در آن درهاى دوزخ را و موفقم دار

 

 

لِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ، يا مُنْزِلَ السَّكينَةِ فى قُلُوبِ الْمُؤْمِنينَ


به تلاوت قرآن اى فرو فرستنده آرامش در دلهاى مؤمنان

 

 

روزبيست و يكم:



اَللّـهُمَّ اجْعَلْ لى فيهِ اِلى مَرْضاتِكَ دَليلاً، وَلا تَجْعَلْ لِلشَّيْطانِ فيهِ عَلَىَّ


خدايا برايم در اين ماه دليلى به موجبات خشنودى خود مقرّر فرما و راهى براى تسلط شيطان بر من باقى مگذار

 

 

سَبيلاً، وَاجْعَلِ الْجَنَّةَ لى مَنْزِلاً وَمَقيلاً، يا قاضِىَ حَوآئِـجِ الطّالِبينَ


و بهشت را منزل و آسايشگاهم قرار ده اى برآرنده حاجات جويندگان

 

 

روز بيست و دوم:


اَللّـهُمَّ افْتَحْ لى فيهِ اَبْوابَ فَضْلِكَ، وَاَنْزِلْ عَلَىَّ فيهِ


خدايا باز كن برويم در اين ماه درهاى فضلت را و بركاتت را در آن بر من نازل

 

 

بَرَكاتِكَ، وَوَفِّقْنى فيهِ لِمُوجِباتِ مَرْضاتِكَ، وَاَسْكِنّى فيهِ بُحْبُوحاتِ


فرما و موفقم دار در آن به موجبات خشنوديت و مسكنم ده در آن وسطهاى

 

 

جَنّاتِكَ، يا مُجيبَ دَعْوَةِ الْمُضْطَرّينَ


بهشتت اى اجابت كننده دعاى درماندگان

 

 

روز بيست و سوم:


اَللّـهُمَّ اغْسِلْنى فيهِ مِنَ الذُّنُوبِ، وَطَهِّرْنى فيهِ مِنَ الْعُيُوبِ، وَامْتَحِنْ قَلْبى فيهِ بِتَقْوَى


خدايا شستشويم ده در اين ماه از گناهان و پاكم كن در آن از عيبها و آزمايش كن در آن دلم را به پرهيزكارى

 

 

الْقُلُوبِ، يا مُقيلَ عَثَراتِ الْمُذْنِبينَ


دلها اى ناديده گيرنده لغزشهاى گنهكاران

 

 

روز بيست و چهارم:


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ فيهِ


خدايا از تو خواهم در اين ماه

 

 

ما يُرْضيكَ، وَاَعُوذُ بِكَ مِمّا يُؤْذيكَ، وَاَسْئَلُكَ التَّوْفيقَ فيهِ لاَِنْ اُطيعَكَ


آنچه تو را خشنود سازد و پناه برم به تو از آنچه تو را بيازارد و از تو خواهم در آن توفيق براى اين كه پيرويت كنم

 

 

وَلا اَعْصِيَكَ، يا جَوادَ السّآئِلينَ


و نافرمانيت نكنم اى بخشنده به خواستاران

 


روز بيست و پنجم:



اَللّـهُمَّ اجْعَلْنى فيهِ مُحِبَّاً


خدايا قرارم ده در اين ماه دوستدار

 

 

لاَِوْلِيآئِكَ، وَمُعادِياً لاَِعْدآئِكَ، مُسْتَنّاً بِسُنَّةِ خاتَمِ اَنْبِيآئِكَ، يا عاصِمَ


دوستانت و دشمن دارنده دشمنانت و پيرو راه و روش خاتم پيمبرانت اى نگهدارنده

 

 

قُلُوبِ النَّبِيّينَ


دلهاى پيمبران

 


روز بيست و ششم:


اَللّـهُمَّ اجْعَلْ سَعْيى فيهِ مَشْكُوراً، وَذَنْبى


خدايا قرار ده كوششم را در اين ماه مورد سپاس و تقدير و گناهم را

 


فيهِ مَغْفُوراً، وَعَمَلى فيهِ مَقْبُولاً، وَعَيْبى فيهِ مَسْتُوراً، يا اَسْمَعَ السّامِعينَ


در آن آمرزيده و عملم را در آن پذيرفته و عيبم را در آن پوشيد اى شنواترين شنوايان

 

 

روز بيست و هفتم:



اَللّـهُمَّ ارْزُقْنى فيهِ فَضْلَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَصَيِّرْ اُمُورى فيهِ مِنَ


خدايا فضيلت شب قدر را در اين ماه روزيم گردان و بگردان كارهايم را در آن از

 

 

الْعُسْرِ اِلَى الْيُسْرِ، وَاقْبَلْ مَعاذيرى، وَحُطَّ عَنِّى الذَّنْبَ(2) وَالْوِزْرَ، يا رَؤُفاً


سختى به آسانى و عذرهايم را بپذير و وزر و گناهم را بريز اى مهربان

 

 

بِعِبادِهِ الصّالِحينَ


به بندگان شايسته ات

 


روز بيست و هشتم:


اَللّـهُمَّ وَفِّرْ حَظّى فيهِ مِنَ النَّوافِلِ،


خدايا سرشار كن بهره ام را در اين ماه از انجام مستحبات و نوافل

 

 

وَاَكْرِمْنى فيهِ بِاِحْضارِ الْمَسآئِلِ، وَقَرِّبْ فيهِ وَسيلَتى اِلَيْكَ مِنْ بَيْنِ


و گراميم دار به ياد داشتن مسائل و نزديك گردان در آن وسيله ام را بسويت از ميان ساير

 

 

الْوَسآئِلِ، يا مَنْ لا يَشْغَلُهُ اِلْحـاحُ الْمُلِحّينَ


وسايل اى كه سرگرمش نكند سماجت سماجت كنندگان

 

 

روز بيست و نهم:


اَللّـهُمَّ غَشِّنى فيهِ بِالرَّحْمَةِ، وَارْزُقْنى فيهِ التَّوْفيقَ وَالْعِصْمَةَ، وَطَهِّرْ قَلْبى مِنْ غَياهِبِ


خدايا فراگير مرا در اين ماه به مهر خود و روزيم كن در آن به توفيق و خودنگهدارى و پاك كن دلم را از تيرگيهاى

 

 

التُّهَمَةِ، يا رَحيماً بِعِبادِهِ الْمُؤْمِنينَ


تهمت اى مهربان نسبت به بندگان مؤمن خود

 

 

روز سى ام:


اَللّـهُمَّ اجْعَلْ صِيامى فيهِ


خدايا چنان كن روزه ام را در اين ماه

 

 

بِالشُّكْرِ وَالْقَبُولِ، عَلى ما تَرْضاهُ وَيَرْضاهُ الرَّسُولُ، مُحْكَمَةً فُرُوعُهُ


كه مورد قدردانى و پذيرش بوده و بر طبق خشنودى تو و خشنودى رسولت باشد و محكم باشد فروع آن

 

 

بِالاُْصُولِ،بِحَقِّ سَيِّدِنا مُحَمَّد وَ آلِهِ الطّاهِرينَ، وَالْحَمْدُ للهِِ رَبِّ الْعالَميـنَ.


بوسيله اصول به حق آقاى ما محمّد و آل پاكش و ستايش خاص پروردگار جهانيان است.

 

 

|
امتیاز مطلب : 21
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


دعای سر سفره افطار
چهار شنبه 26 تير 1392 ساعت 16:34 | بازدید : 2936 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

سوره آل عمران – آیه شماره ۸


رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنتَ الْوَهَّابُ
ترجمه فارسی :
پروردگارا ! دل هایمان را پس از آنکه هدایتمان فرمودى منحرف مکن ، و از سوى خود رحمتى برما ببخش ; زیرا تو بسیار بخشنده اى .

سوره مومنون - آیه ۱۰۹


رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّاحِمِینَ
ترجمه فارسی :
پروردگارا ! ما ایمان آوردیم ، پس ما را بیامرز و به ما رحم کن که تو بهترین رحم کنندگانى .



سوره کهف - ایه ۱۰


رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا
ترجمه فارسی :
پروردگارا ! رحمتى از نزد خود به ما عطا کن ، و براى ما در کارمان زمینه هدایتى فراهم آور .



سوره بقره - ایه ۲۵۰


رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ
ترجمه فارسی :
پروردگارا ! بر ما صبر و شکیبایى فرو ریز، و گام هایمان را استوار ساز ، و ما را بر گروه کافران پیروز گردان .

|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


عکس هایی برای نیمه شعبان
جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 13:29 | بازدید : 2687 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

سلام به دوستان خوب وبلاگ دست خط خدا

برای فرا رسیدن نیمه شعبان, براتون یکسری عکس به مناسبت این روز فتوشاپ کردم امیدوارم خوشتون بیاد....

 

 

 

لطفا برای دیدن عکس ها به ادامه مطلب بروید.......

|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


زندگينامه امام زين العابدين (ع)
جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 13:16 | بازدید : 2125 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

زندگينامه امام زين العابدين (ع)

نام: على بن الحسين .

كنيه: ابوالحسن و ابومحمد.

القاب: زين العابدين، سيد الساجدين، سجّاد، زكىّ، امين و ذوالثفنات.

به خاطر عبادت زياد و سجده‏هاى طولانىِ امام زين العابدين (ع)، پينه‏اى در پيشانى‏اش بسته بود. از اين رو، به وى «ذوالثفنات» لقب دادند.

منصب: معصوم ششم و امام چهارم شيعيان.

تاريخ ولادت: نيمه جمادى الثانى سال 38.

در مورد تاريخ ولادت آن حضرت، اختلاف است. غير از تاريخ مزبور، مورخان روز و ماه ولادت آن حضرت را، پنجم شعبان يا نيمه جمادى الاولى يا هفتم شعبان و يا نهم شعبان ذكر كرده‏اند. در مورد سال ولادت آن حضرت نيز برخى سال 37 و برخى سال 36 هجرى را ثبت كرده‏اند.

امام زين العابدين (ع) دو سال پيش از شهادت امير المؤمنين، على بن ابى‏طالب(ع) چشم به جهان گشود.

محل تولد:مدينه مشرفه، در سرزمين حجاز (عربستان سعودى كنونى). برخى مورّخان گفته‏ اند كه محل تولد آن حضرت در كوفه بوده است؛ زيرا در آن هنگام، همه افراد خانواده امام على (ع) در كوفه به سر مى‏بردند.

نسب پدرى: امام حسين بن على بن ابى‏طالب (ع).

نام مادر: شهربانو، يا شاه زنان، دختر يزدگرد سوم، آخرين پادشاه از سلسله‏ساسانيان در ايران كه در زمان خلافت امام على (ع) (و به قولى در عصر خلافت عمر يا عثمان) به اسارت مسلمانان در آمده و با اختيار خويش، همسرىِ امام‏حسين (ع) را پذيرفت. اين بانوى بزرگ در ايام نوزادى امام زين العابدين(ع) درگذشت.

مدت امامت: از زمان شهادت پدر بزرگوارش امام حسين (ع)، در محرم سال 61 تا محرم سال 95 هجرى، به مدت 34 سال.

تاريخ و سبب شهادت: دوازدهم (يا هيجدهم يا بيست و پنجم) محرم سال 95 (يا 94) هجرى، در سن 55 سالگى، به خاطر زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيد.

محل دفن: قبرستان بقيع، در مدينه مشرفه، در جوار قبر عمويش، امام حسن مجتبى (ع).

هم اكنون قبور مشرفه چهار امام معصوم(ع)، امام حسن مجتبى(ع)، امام زين‏العابدين(ع)، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق(ع) در كنار هم مى‏باشد.

همسران: فاطمه، دختر امام حسن مجتبى و چند ام ولد. 

فرزندان:

الف) پسران: 1. امام محمد باقر (ع). 2. زيد شهيد. 3. عبدالله باهر. 4. عمر أشرف. 5. حسين اكبر. 6. عبدالرحمن. 7. عبيد الله. 8. سليمان. 9. حسن. 10. حسين اصغر. 11. على‏اصغر. 12. محمد اصغر.

ب) دختران 1. خديجه. 2. فاطمه. 3. عليّه. 4. ام كلثوم.

اصحاب و ياران :

اسامى تعداد زيادى از مؤمنان، شيعيان و محبان اهل بيت(ع) در زمره اصحاب و ياران امام زين العابدين (ع) آمده است كه در اين جا به نام برخى از آنان اشاره مى‏گردد:
 

1. جابربن عبدالله انصارى.
2. عامر بن واثله كنانى.
3. سعيد بن مسيّب.
4. سعيد بن جهان كنانى.
5. سعيد بن جبير.
6. محمد بن جبير.
7. ابو خالد كابلى.
8. قاسم بن عوف.
9. اسماعيل بن عبدالله بن جعفر.
 

10. ابراهيم بن محمد حنفيه.
11. حسن بن محمد حنفيه.
12. حبيب بن ابى ثابت.
13. ابو حمزه ثمالى.
14. فرات بن أحنف.
15. جابر بن محمد بن ابى بكر.
16. ايوب بن حسن.
17. على بن رافع.
18. ابو محمد قرشى.
 

19. ضحاك بن مزاحم.
20. طاوس بن كيسان.
21. حميد بن موسى.
22. أبان بن تغلب.
23. سدير بن حكيم.
24. قيس بن رمانه.
25. همام‏بن غالب (مشهور به فرزدق شاعر).
26. عبدالله برقى.
27. يحيى بن ام طويل.

 

زمامداران معاصر:
1. امير المؤمنين على بن ابى‏طالب (ع) (40-35 ق.).
2. امام حسن‏مجتبى (ع) (41-40 ق.).
3. معاوية بن ابى سفيان (60-35 ق.).
4. يزيد بن معاوية (64-60 ق.).
5. معاوية بن يزيد (64-64 ق.).
6. عبدالله بن زبير (73-64 ق.).
7. مروان بن حكم (65-64 ق.).
8. عبدالملك بن مروان (86-65 ق.).
9. وليد بن عبدالملك (96-86 ق.).

از ميان زمامداران فوق، رديف‏هاى اول و دوم از خاندان بنى هاشم، سوم، چهارم و پنجم از خاندان بنى‏اميه و از تيره ابوسفيان، ششم از آل زبير و هفتم، هشتم و نهم از خاندان بنى‏اميه و از تيره حكم بن عاص هستند.از ميان آنان امام على بن ابى‏طالب(ع) دادگرترين و شايسته‏ترين فردى بود كه پس از پيامبر اكرم (ص) به زمامدارى مردم رسيد. زمامدارىِ كوتاه مدت وى الگو و سرمشق همه حكومت‏هاى صالحى است كه پس از او پديد آمده و يا در آينده محقق مى‏گردند. 

رويدادهاى مهم:

1. وفات شهربانو، مادر امام زين العابدين (ع) به هنگام تولد آن حضرت، در سال 38 هجرى.

2. شهادت امام على (ع) در دو سالگى و شهادت امام حسن مجتبى (ع) در سيزده سالگىِ امام زين العابدين (ع).

3. همراهىِ امام زين العابدين (ع) با پدرش، امام حسين (ع)، در عدم بيعت با يزيدبن معاويه و حركت اعتراض‏آميز از مدينه به مكه، در رجب سال 60 هجرى.

4. همراهىِ امام سجاد (ع) با كاروان حسينى در حركت از مكه به كربلا، درذى‏حجه سال 60 هجرى.

5. حضور امام زين العابدين در نهضت خونين كربلا، در سن 23 سالگى.

6. ابتلاى امام زين العابدين (ع) به بيمارىِ شديد، در روز عاشورا، و عدم توانايىِ جهاد در راه خدا.

7. تحمل مصيبت شهادت امام حسين (ع) و ياران و اصحاب آن حضرت، از سوى امام زين العابدين(ع) در روز عاشورا.

8. جنايت‏هاى لشكريان يزيد در جدا كردن سرها از بدن شهدا و بر نيزه كردن آنها، اسب دوانى بر بدن‏هاى شهدا و غارت و آتش زدن خيمه‏ها پس از شهادت امام‏حسين (ع)، در عصر عاشورا.

9. آغاز اسارت امام زين العابدين (ع) و ساير بازماندگان قافله حسينى به دست لشكريان عمر بن سعد از عصر روز عاشورا.

10. تحمل سختى‏ها و مشقت‏هاى امام زين العابدين(ع) و ديگر بازماندگان در اسارت، كوفه و شام.

11. خطبه خواندن امام سجاد(ع) براى اهالى كوفه، در حالى كه در غل و زنجير و اسارت دشمنان بود.

12. خطبه خواندن امام سجاد(ع)، در مجلس بزرگ مسجد اموىِ شام، در حضور يزيد و تأثير شگفت آن بر شاميان.

13. بازگشت امام زين العابدين(ع) به همراه ساير بازماندگان نهضت كربلا از اسارت كوفه و شام به مدينة الرسول(ص).

14. حزن شديد و گريه‏هاى طولانىِ امام سجاد(ع) در مصيبت شهادت امام حسين(ع) و اهل بيت آن حضرت.

15. قيام مردم مدينه بر ضد يزيد بن معاويه و اخراج بنى اميه از اين شهر و وقوع نبردى خونين در اين واقعه (معروف به واقعه حره)، در سال 63 هجرى.

16. شكست مقاومت اهالىِ مدينه در برابر لشكريان شام، و كشتار فجيع سپاهيان يزيد به سركردگىِ مسلم بن عقبه، در مدينه، و محفوظ و مصون ماندن امام زين‏العابدين(ع) و خانواده او از اين كشتار.

17. قيام عبدالله بن زبير در مكه بر ضد بنى اميه و تصرف حجاز (مكه و مدينه) و برخى از سرزمين‏هاى اسلامى، در سال 64 هجرى.

18. فشار و سخت‏گيرىِ آل زبير بر خاندان اميرالمؤمنين و اهل بيت(ع).

19. قيام مختار بن ابى عبيده ثقفى، در كوفه، بر ضد بنى اميه براى خونخواهى از قاتلان امام حسين (ع).

20. مجازات قاتلان امام حسين (ع) توسط مختار بن ابى عبيده و شادمانىِ امام زين‏العابدين (ع) و ساير اهل بيت(ع) از كردار مختار.

21. شهادت امام زين العابدين (ع)، در دوازدهم (يا 18 و يا 25) محرم سال 95 هجرى، به وسيله زهرى كه وليد بن عبدالملك به آن حضرت خورانيده بود.

22. به خاك سپردن بدن مطهر امام زين العابدين (ع)، در قبرستان بقيع، در جوار قبر عمويش، حضرت امام حسن مجتبى (ع)، زير قبه مقبره عباس بن عبدالمطلب. 

برگرفته شده از كتاب " خاندان عصمت عليهم السلام " تاليف سيد تقى واردى

 

|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


ولادت حضرت ابوالفضل(عليه السلام)
جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 13:9 | بازدید : 2123 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

ولادت حضرت ابوالفضل(عليه السلام)

حضرت ابوالفضل العباس نخستين فرزند از ازدواج حضرت امير المؤمنين على(عليه السلام) و ام البنين بود ايشان در روز چهارم شعبان  سال 26 هجرى در مدينه چشم به جهان گشودند.

 

 

 

ماجراى ازدواج على(عليه السلام) با ام البنين

قضيه ازدوادج مادر مكرمه اش ام البنين با حضرت على(عليه السلام) بدين گونه بود كه پس از شهادت حضرت زهرا(عليها السلام) على(عليه السلام) برادرش عقيل كه در علم نسب شناسى آگاهى كامل داشت و قبايل و خصلت هاى اخلاقى و روحى انها آشنا بود را به حضور طلبيد و از وى خواست كه براى آن حضرت همسرى شايسته و از قبيله اى كه اجدادش از شجاعان و دلير مردان باشند پيدا كند تا ثمره ازدواجشان فرزندانى شجاع و رشيد باشند پس از مدتى عقيل زنى از طايفه بنى كلاب را به حضرت معرفى كرد كه داراى آن ويژگى ها بود نامش فاطمه دختر حزام بن خالد بود و نياكانش همه از دليرمردان......


برای دیدن بقیه مطلب به ادامه مطلب بروید....

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 13:5 | بازدید : 595 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

میلاد امام حسین

 

به روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومین فرزند برومند حضرت على و فاطمه، كه درود خدا بر ایشان باد، در خانه‏ ى وحى و ولایت، چشم به جهان گشود.

 

چون خبر ولادتش به پیامبر گرامى اسلام (ص) رسید، به خانه‏ ى حضرت على و فاطمه (ع) آمد و اسماء (2) را فرمود تا كودكش را بیاورد.اسماء او را در پارچه‏ اى سپید پیچید و خدمت رسول اكرم (ص) برد،آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت (3) .

 

به روزهاى اول یا هفتمین روز ولادت با سعادتش، امین وحى الهى، جبرئیل، فرود آمد و گفت:

 

سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا، این نوزاد را به نام ‏پسر كوچك هارون‏ «شبیر» (4) كه به عربى‏«حسین‏» خوانده مى‏شود، نام بگذار. (5) چون على (ع) براى تو بسان هارون براى موسى بن عمران است جز آنكه تو خاتم پیغمبران هستى.

 

و به این ترتیب نام پر عظمت ‏«حسین‏» از جانب پروردگار، براى دومین فرزند فاطمه انتخاب شد.

 

به روز هفتم ولادتش، فاطمه‏ زهرا كه سلام خداوند بر او باد، گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقیقه (6) كشت، و سر آن حضرت را تراشید و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7)

 

 

حسین و پیامبر (ص)

از ولادت حسین بن على (ع) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفى كه پیامبر راستین اسلام (ص) درباره حسین (ع) ابراز مى‏ داشت، به بزرگوارى و مقام شامخ پیشواى سوم آگاه شدند.

سلمان فارسى مى ‏گوید: دیدم كه رسول خدا (ص) حسین (ع) را بر زانوى خویش نهاده او را مى ‏بوسید و مى‏ فرمود:

 

تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى، تو حجت‏ خدا و پسر حجت‏خدا و پدر حجت‏هاى خدایى كه نه نفرند و خاتم ایشان، قائم ایشان (امام زمان عج) مى ‏باشد. (8)

 

انس بن مالك روایت مى ‏كند:

وقتى از پیامبر پرسیدند كدام یك از اهل بیت‏ خود را بیشتر دوست مى ‏دارى، فرمود:حسن و حسین را، (9) بارها رسول گرامى حسن و حسین را به سینه مى ‏فشرد و آنان را مى‏ بویید و مى‏ بوسید. (10)

 

ابو هریره كه از مزدوران معاویه و از دشمنان خاندان امامت است در عین حال اعتراف مى ‏كند كه:

 

رسول اكرم (ص) را دیدم كه حسن و حسین (ع) را بر شانه‏ هاى خویش نشانده بود و به سوى ما مى‏ آمد، وقتى به ما رسید فرمود: هر كس این دو فرزندم را دوست‏ بدارد مرا دوست داشته و هر كه با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است. (11)

 

عالى ‏ترین، صمیمى‏ ترین و گویاترین رابطه‏ ى معنوى و ملكوتى بین پیامبر و حسین را مى‏ توان در این جمله‏ ى رسول گرامى اسلام (ص) خواند كه فرمود:

 

حسین از من و من از حسینم. (12)

 

 

 

 

 

پى‏ نوشت ها

1- در سال و ماه و روز ولادت امام حسین (ع) اقوال دیگرى هم گفته شده است،ولى ما قول مشهور بین شیعه را نقل كردیم. ر. به. ك. اعلام الورى طبرسى ، ص 213.

2- احتمال دارد منظور از اسماء، دختر یزید بن سكن انصارى باشد. ر. به. ك. اعیان الشیعه ، جزء 11 ، ص 167.

3- امالى شیخ طوسى ، ج 1، ص 377

4- شبر بر وزن حسن و شبیر بر وزن حسین و مشبر بر وزن محسن نام پسران هارون بوده است و پیغمبر اسلام (ص) فرزندان خود حسن و حسین و محسن را به این سه نام نامیده است- تاج العروس ج 3 ص 389، این سه كلمه در زبان عبرى همان معنى را دارد كه حسن و حسین و محسن در زبان عربى دارد- لسان العرب ، ج 6 ، ص 60.

5- معانى الاخبار ، ص 57.

6- در منابع اسلامى درباره عقیقه سفارش فراوان شده و براى سلامتى فرزند بسیار مؤثر دانسته شده است، ر.به.ك. وسائل الشیعه ، ج 15 ، ص 143 به بعد.

7- كافى ، ج 6 ، ص 33.

8- مقتل خوارزمى ، ج 1 ، ص 146- كمال الدین ، صدوق ، ص 152.

9- سنن ترمذى ، ج 5 ، ص 323.

10- ذخائر العقبى ، ص 122.

11- الاصابه ، ج 11 ، ص 330.

12- سنن ترمذى ، ج 5 ، ص 324- در این قسمت روایاتى كه در كتاب هاى اهل تسنن آمده است نقل شد تا براى آنها هم سندیت داشته باشد.

كتاب: پیشواى سوم - حضرت امام حسین (علیه السلام)

نویسنده: هیئت تحریریه مؤسسه در راه حق

منبع:http://www.beytoote.com

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


مبعث پیامبر اکرم (ص)
جمعه 31 خرداد 1392 ساعت 12:48 | بازدید : 2166 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

با سلام به دوستان عزیزی که به وبلاگ دست خط خدا سر می زنن.

به دلیل امتحانات چند وقتی به وبلاگم نرسیدم, از همه شما دوستان عذر خواهی می کنم.

مبعث حضرت رسول اکرم (ص) مبارک باد

محمد امین(ص) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز نیاز پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می دید راستین و برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی به‌تدریج آماده می‌شد.

درعالم واقع روح الامین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مامور شد آیاتی از قرآن را براو بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. محمد (ص) در این هنگام چهل سال بود. تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد می‌نمود. حالتی وصف ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبک بالی از سوی دیگر و به ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یکباره بر او نازل گردید با این پیام:

«اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق . اقرأ وربک الاکرم.الذی علم بالقلم.علم الانسان ما لم یعلم».

بخوان به نام پررودگارت که آفرید .او انسان را از خون بسته .بخوان به نام پروردگارت که گرامی تر و بزرگتر است .خدایی که نوشتن آفرید .به انسان آموخت آنچه را که نمی دانست.

فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمی‌دانم. اما بار دیگر همان جمله را شنید، فرمود: «من امی و درس ناخوانده‌ام» و شنید: «بخوان»، این بار روح‌الامین او را سخت فشرد و محمد(ص)دریافت که این بار می‌تواند و بدین ترتیب جبرئیل ماموریت خویش را به انجام رساند.

آن حضرت از کوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد. واقعه عجیبی را که بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت. او را دلداری داد و گفت: «بدان که خداوند مهربان هرگز به تو که با خانواده‌ات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری می‌کنی بد نخواهد کرد و تو را تنها نمی‌گذارد». او دانست که ماموریت بزرگ شویش آغاز شده است. حضرت فرمود: «مرا بپوشان تا لختی بیاسایم، خدیجه چنین نمود و محمد (ص) به خوابی آرام فرو رفت».

خدیجه به منزل عموزاده‌اش «ورقة ابن نوفل» که از دانایان عرب بود در آمد و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت که پروردگار بزرگ برای شویت ماموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او همان آخرین پیامبر موعود است.

بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن 40 سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید. او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسانها بنمایاند.

آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد.

منبع:ایمان علمدار- مجله اینترنتی فصل نو

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا/ شهریار
پنج شنبه 2 خرداد 1392 ساعت 22:8 | بازدید : 1546 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا/ شهریار

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدارا
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را

دل اگر خدا شناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ما سوا را

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

به جز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را

چو به دوشت عهد بندد زمیان پاکبازان
چو علی که می تواند که به سر برد وفا را

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لا فتی را

به دو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که زکوی او غباری به من آر توتیا را

به امید آنکه شاید برسد به خاک پایش
چه پیام ها سپردم همه سوز دل صبا را

چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که زجان ما بگردان ره آفت قضا را

چه زنم چو نای هر دم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوش تر بنوازد این نوا را

همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنایی بنوازد آشنا را

زنوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوش است شهریارا

 محمدحسین بهجت تبریزی- شهریار

|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


آیا روایات معتبری برای ولادت امام علی در کعبه وجود دارد؟
پنج شنبه 2 خرداد 1392 ساعت 22:5 | بازدید : 1886 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )


 

آیا روایات معتبری برای ولادت امام علی در کعبه وجود دارد؟/ درس هایی از زندگی مولا از زبان آیت الله بهجت، علامه جعفری، مرحوم فلسفی، دکتر دینانی و...

دین - وِیژه نامه خبرآنلاین در ولادت مولا امیرالمومنان به همراه قسمت هایی کوتاه از سخنرانی های درباره شخصیت امام علی(که درود خدا بر او باد)

پاسخ به یک پرسش درباره ولادت علی (ع) در کعبه از کتب اهل سنت
روایات مبنی بر ولادت امیر مؤمنان علی (علیه السلام) در 13 ر جب در کعبه (درکتب اهل سنت) ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در کعبه از دیدگاه شیعیان قطعی و متواتر است و این که کسی غیر از آن حضرت در داخل خانه کعبه به دنیا نیامده نیز اجماعی است . شیخ مفید رضوان الله تعالی علیه در این باره می‌نویسد :

حضرت امیر المؤمنین علی بن ابى طالب علیه السّلام در روز جمعه سیزدهم ماه رجب پس از سى سال از عام الفیل در خانه خدا در شهر مکه به دنیا آمد ، نه پیش از وى کسى در خانه خدا به دنیا آمده و نه بعد از آن حضرت. تولد امیر مؤمنان علیه السّلام در خانه خداوند فضیلت و شرافتى است که پروردگار بزرگ برای بزرگداشت مقام و منزلتش به آن حضرت اختصاص داده است .

ولادت امام علی علیه السلام در کعبه از دیدگاه اهل سنت :
از دیدگاه علمای اهل سنت نیز ، ولادت آن حضرت قطعی است ؛ حتی برخی از آن‌ها ادعای تواتر نیز کرده‌اند که به نام چند تن از آن‌ها اشاره می‌کنیم :

1 . حاکم نیشابوری (405هـ) :
روایات متواترى وارد شده که فاطمه بنت اسد ، امیرمؤمنان على بن ابى طالب - کرم الله وجهه - را در داخل کعبه به دنیا آورده است .
ترجمه حاکم نیشابوری :
ذهبی در باره او می‌نویسد :
حاکم ، حافظ بزرگ و پیشوای محدثان است. دار قطنی با او مناظره‌ای داشت که او را پسندید ، او مورد اعتماد و دارای علم بسیار است ، نوشته‌ها و آثار او نزدیک به پانصد جلد می‌شود . حاکم ، حافظ بزرگ و پیشوای محدثان است ... او در زمان خود پیشوای علم حدیث و آن چنان که شایسته بود‌ ، با علم حدیث آشنائی داشت ، درستکار و قابل اعتماد بود .

2 . شاه ولی الله دهلوی (متوفای 1176هـ) :
وی در کتاب ازالة الخفاء عن خلافة الخلفاء در مناقب امیر مؤمنان علیه السلام می‌نویسد :
و از مناقب وی رضی الله عنه که در حین ولادت او ظاهر شد یکی آن است که در جوف کعبه معظمه تولد یافت .

3 . سبط ابن جوزی(متوفای 654هـ) :
وروی أن فاطمة بنت أسد کانت تطوف بالبیت وهی حامل بعلی (ع) فضربها الطلق ففتح لها باب الکعبة فدخلت فوضتعه فیها .
روایت شده است که فاطمه بنت أسد ، در حالی که باردار بود ، خانه خدا را طواف می‌کرد ، درد زایمان او را فراگرفت ، در خانه کعبه به روی او باز شد ، پس داخل خانه کعبه شد و فرزندش را به دنیا آ‌ورد .

4 . مسعودی (متوفای346هـ) :
علی بن الحسین مسعودی ، مورخ و ادیب مشهور شافعی مذهب در باره ولادت امیر مؤمنان علیه السلام در خانه کعبه می‌فرماید :
وکان مولده فی الکَعبة .
محل تولد علی علیه السلام ، خانه کعبه است .

5. گنجی شافعی (متوفای 658هـ) :
گنجی شافعی در کفایة‌ الطالب می نویسد :
«ولد أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب بمکة فی بیت الله الحرام لیلة الجمعة لثلاث عشرة لیلة خلت من رجب سنة ثلاثین من عام الفیل ولم یولد قبله ولا بعده مولود فی بیت الله الحرام سواه إکراما له بذلک ، وإجلالا لمحله فی التعظیم .
امیر مؤمنان علیه السلام شب جمعه سیزده رجب ، سال سیم بعد از واقعه عام الفیل در داخل خانه خدا به دنیا آمد . کسی پیش از آن حضرت و بعد از آن در داخل خانه کعبه به دنیا نیامده است و این از فضائل اختصاصی آن حضرت است که خداوند به جهت بزرگداشت مقام او عطا کرده است .

6 . ابن صباغ المالکی (855 هـ) :
ابن صباغ مالکی در الفصول المهمة می‌نویسد :
على علیه السلام در مکه مشرفه در داخل بیت الحرام ( کعبه ) در روز جمعه سیزدهم ماه خدا یعنى ماه رجب سال سى ام عام الفیل و بیست و سه سال پیش از هجرت به دنیا آمد ... پیش از او هیچ کس در کعبه متولد نشد ، و این فضیلتى است که خداوند به جهت بزرگداشت و بالا بردن مقام و اظهار کرامت او مخصوص حضرتش گردانیده است .

7 . حلبی (متوفای1044هـ) :
علی بن برهان الدین حلبی ، صاحب کتاب مشهور سیره حلبی ،‌ بعد از سخنی طولانی در باره علی علیه السلام ، به ولادت آن حضرت در داخل خانه کعبه استدلال می‌کند :
زیرا آن حضرت در داخل خانه کعبه متولد شد و عمر رسول خدا در آن روز سی سال بود .
الحلبی ، علی بن برهان الدین (متوفای1044هـ) ، السیرة الحلبیة فی سیرة الأمین المأمون ، ج 1 ، ص 226 ، ناشر : دار المعرفة - بیروت – 1400هـ .
آنچه ملاحظه نمودید اندکی است از اعترافات و سخنان ارباب حدیث و دانش بود ، و برای اطلاع بیشتر در این باره به کتاب شریف الغدیر ، ج 6 و شرح احقاق الحق ، ج17 مراجعه فرمایید .

منبع:http://khabaronline.ir

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


وجود 300 تا هزار آیه در شأن امام علی(ع)
پنج شنبه 2 خرداد 1392 ساعت 22:2 | بازدید : 1751 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

وجود 300 تا هزار آیه در شأن امام علی(ع)

 

استاد دانشکده علوم حدیث با تأکید بر وجود ۳۰۰ تا هزار آیه در شأن امام علی(ع) در قرآن، به تشریح گونه های هشتگانه محتوای این آیات پرداخت و گفت: عمده‌ترین اشارات قرآنی در شأن امام علی(ع) در مورد ولایت، وصایت و اولی الامر بودن ایشان است.

به گزارش مشرق، حجت الاسلام دکتر علی راد عضو هیئت علمی گروه قرآن دانشکده علوم حدیث در گفتگو با مهر در مورد ذکر نام و شخصیت امام علی(ع) در قرآن گفت: به این پرسش می توان به دو گونه نقلی و عقلی پاسخ داد. اما پاسخ نقلی: پیامبر اسلام(ص) در حدیث معیت می فرماید: " علی مع القرآن و القرآن مع علی لم یفترقا حتی یردا علیّ الحوض" علی با قرآن است و قرآن با علی، هرگز از هم جدا نشوند تا در حوض کوثر نزد من آیند. این روایت را حاکم نیشابوری از علمای اهل سنت در کتاب "المستدرک الصحیحن" جلد ۳ صفحه ۲۴ گزارش می دهد.

وی افزود: اگر در این روایت درنگ کافی داشته باشیم این نکته به دست می آید که یک ارتباط دو سویه و تنگانگ بین امام علی(ع) و قرآن کریم وجود دارد؛ گویی علی(ع) آینه تمام نمای قرآن کریم و یا به عبارت دیگر قرآنِ مجسم است و قرآن در سیما و سیره آن حضرت ظهور عینی یافته است. از سوی دیگر سیمای علوی نیز در قرآن قابل ردیابی است.

این پژوهشگر و مدرس دانشگاه با استناد به حدیث "منزلت" یادآور شد: پیامبر (ص)خطاب به حضرت علی(ع) می فرماید: " یا علی انت منی بمنزلت هارون من موسی ..." می دانیم هارون وزیر، وصی و همراه موسی در مراحل مختلف نبوت ایشان بوده است،همانگونه که ما در آیات قرآن وقتی داستان موسی را بازخوانی می کنیم در لایه های پنهانی آن، هارون را هم می بینیم ما در قرآن که منشور رسالت و سند عینی نبوت پیامبر اسلام است، علی را هم به سان هارون سایه وار به دنبال پیامبر می بینیم. علی هماره با پیامبر(ص) بوده و قرآن که گزارشگر عملکرد سیره پیامبر است، قطعا سایه پیامبر را که علی(ع) است، گزارش کرده است.

وجود بیش از ۳۰۰ تا هزار آیه در شأن امام علی(ع)


حجت الاسلام راد افزود: پاسخ عقلی و تحلیلی این است که هرکسی که با قرآن انس داشته و اهل انصاف باشد این نکته را به خوبی در می یابد که از آغاز بعثت نبوی، همواره افرادی برجسته همراه و همیار پیامبر در موقعیتهای مختلف بوده اند و بسیار طبیعی است که خداوند در قرآن از این افراد یاد کرده و تکریمشان کند و این سنت الهی است و در مورد انبیای پیشین نیز چنین بوده است از جمله درباره حواریون عیسی(ع). در قرآن نیز نشان می دهد که پیامبر(ص) تنها نیست با او هستند کسانی و به طور خاص علی(ع) در این میان از جایگاه برتری برخوردار است؛ تفاوت ایشان با دیگر صحابه این است که پیامبر حضرت علی را خود به عنوان همراه برگزید و او را در دامان مبارکشان تربیت کرد.

وی با تأکید بر ظاهر و باطن قرآن تصریح کرد: طبق مبانی قرآن شناسی، قرآن ظاهری دارد که همین الفاظ و آیاتی که ما آنها را قرائت می کنیم و نیز بطن قرآن که همان تأویل قرآن است که بُعد فراتاریخی قرآن کریم است. در مورد آیاتی که در شأن حضرت علی(ع) نازل شده است باید گفت که در دو عرصه می توان به آن پرداخت یکی آیاتی که به شأن و شخصیت امیرالمؤمنین در سویه ظاهری اشاره داشته و دیگری آیاتی که در سویه باطنی قرآن به شخصیت ایشان پرداخته است.

استاد دانشکده علوم حدیث افزود: آیات مرتبط با شأن حضرت امیر(ع) از لحاظ گستره به دو نوع تقسیم می شوند آیاتی که از لحاظ زمانی و مکانی، به شخصیت دنیوی یا مُلکی امام اشاره دارند و مربوط به جایگاه ایشان در عهد نبوی است و گستره دوم آیاتی است که ناظر به جایگاه حضرت علی در بُعد اخروی و ملکوتی است که هنوز زمان آشکار شدن این بعد از مقام ایشان برای دیگران فرانرسیده است..

حجت الاسلام راد در مورد تعداد آیات قرآن که در شأن امام علی(ع) نازل شده است، گفت: معروفترین نظریه از آن "ابن عباس " است؛ او از شاگردان برتر امام علی(ع) است که تفسیر قرآن را از ایشان فراگرفته و فضل و دانش ایشان نزد شیعه و سنی از جایگاه برجسته ای برخوردار است. ابن عباس معتقد بود که ۳۰۰ آیه در مورد امام علی(ع) نازل شده است که این رأی را "خطیب بغدادی" در کتاب "تاریخ بغداد" جلد ۶ صفحه ۲۲۱ از ابن عباس روایت کرده است.

وی افزود: همچنین قول دیگری را "شبلنجی" به ابن عباس نسبت داده است که در کتاب" نورالابصار" صفحه ۷۳ آمده است که ابن عباس معتقد بود آن مقدار از قرآن که درباره علی (ع) نازل شده درباره هیچکس نازل نشده است. می بینیم که ابن عباس در این دو روایت یک کمیت حداقلی قائل بوده که همان ۳۰۰ آیه است .

وی آیات نازل شده در شأن امام علی(ع) را از لحاظ محتوایی به ۸ گونه مرتبط با سیره عملی امام علی(ع)، آیات مربوط به جایگاه امام علی در هندسه معارف اسلامی، آیات مرتبط با همراهی و همیاری علی با پیامبر، آیات مربوط به وظایف امام علی، آیات مربوط به وظایف دیگران نسبت به امام علی، فضایل اختصاصی امام علی، منزلت اخروی و ملکوتی ایشان و حسادتها و مخالفتها با امام علی تقسیم کرد.

برخی آیات قرآنی مرتبط با سیره عملی امام علی(ع)

حجت الاسلام راد در ادامه به برخی از آیات مربوط به هر دسته اشاره کرد و گفت: در مورد آیاتی که مربوط به سیره عملی حضرت امیر است آیات متعددی وجود دارد که آیه انفاق در سوره مبارکه بقره آیه ۲۷۴ ، آیه فروش جان در سوره بقره آیه ۲۰۷ مربوط به واقعه لیلۀ المبیت است که حضرت علی در شب هجرت بر بستر پیامبر خوابیدند و یا در سوره دهر که خداوند در توصیف ابرار مهمترین ویژگی آنها را وفای به نذر, ... عنوان می کند که از آیه ۹ تا ۲۵ اشاره به این ویژگی امام علی دارد.

پژوهشگر علوم حدیث و قرآن افزود: از مجموعه آیاتی که در شأن سیره عملی امام علی نازل شده چنین برداشت می شود که خداوند از عملکرد ایشان رضایت داشته و گزارش تمجیدانه و تکریمانه از سیره امام علی کرده و نکته بعدی این است که هدف خدا از نزول این آیات در شأن امیرالمؤمنین توصیه به دیگران به الگوگیری از عملکرد ایشان در موقعیتهای مشابه است.

آیات مربوط به جایگاه امام علی در هندسه معارف اسلامی

وی در تشریح برخی آیات مربوط به جایگاه امام علی(ع) در هندسه معارف اسلامی گفت: در اینگونه از آیات خداوند حضرت امیر را به عنوان ولی الهی، وصی پیامبر و دارنده مقام امر معرفی می کند از جمله آیه ۵۵ سوره مائده بر ولایت ایشان تصریح دارد.

حجت الاسلام راد افزود: در مورد وصایت نبوی، امیرالمؤمنین بعد از رحلت پیامبر وصی ایشان است که در آیه ۶۷ سوره مائده به این مسئله اشاره شده است یا آیه ۵۹ نساء مقام اولی الامری حضرت علی(ع) را یادآور شده است که اولین مصداق تاریخی اولی امر حضرت علی است؛ جالب است که دارنده مقام امر کسی است که می تواند امت اسلامی را هدایت کند چون در جای دیگر قرآن می فرماید و" جعلناهم ائمۀ یهدون بأمرنا..." ما اینها را امام قرار دادیم که به امر ما هدایت کنند، این مسئله مستلزم این است که این امامی که ادعای هدایت در جامعه اسلامی را دارد قبلا مقام امر را دارا باشد که این آیه شریفه بدان اشاره می فرماید.

وی تأکید کرد: این چند آیه منزلت امام علی را در مجموعه معارف اسلامی در اصول دین بیان می کند چون شیعه بر این معتقد است همانطور که توحید، نبوت، معاد جزو اصول دین است، امامت و ولایت امام علی جزو دین است.

منبع:http://www.mouood.org

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


عکس هایی به مناسبت تولد امیرالمونین و روز پدر
پنج شنبه 2 خرداد 1392 ساعت 21:32 | بازدید : 18211 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

عکس هایی که برای شما در ادامه مطلب قرار می دهم کار های فتوشاپی خودم است امیدوارم خوشتان بیاید.

   
تولد امام علی (ع) و روز پدر
مبارک
   

به ادامه مطلب بروید......

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حجاب در قرآن کریم
پنج شنبه 19 ارديبهشت 1392 ساعت 13:41 | بازدید : 1597 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

حجاب در قرآن کریم


 

 

 

 

آیات مربوط به موضوع حجاب در دو سوره از قرآن آمده است: یکی سوره " نور " و دیگر سوره " احزاب ". در سوره نور آیه ای که مربوط به مطلب است آیه 31 می باشد. چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می باشد. تفسیر آیات را از آنجا شروع می کنیم: «یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون* فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم* لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون* قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون * و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن و لایبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون»؛ ای کسانی که ایمان آوردید! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید. و بر اهل خانه سلام کنید. این برای شما بهتر است. باشد که پند گیرید. اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود. اگر گفته شد باز گردید، بازگردید که پاکیزه تر است برای شما. خدا بدانچه انجام می دهید داناست. باکی نیست که در خانه هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید (بدون اجازه) داخل شوید. خدا آنچه را آشکار می کنید و آنچه را نهان می دارید آگاه است. به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند. این برای شما پاکیزه تر است. خدا بدانچه می کنید آگاه است. به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است، سرپوشهای خویش بر گریبانها بزنند، زیور خویش آشکار نکنند مگر برای شوهران، یا پدران، یا پدر شوهران، یا پسران، یا پسر شوهران، یا برادران، یا برادر زادگان، یا خواهرزادگان، یا زنان، یا مملوکانشان، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند (یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود. ای گروه مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید، باشد که رستگار شوید. (نور/ 27-31)
مفاد آیه اول و دوم اینست که مؤمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه کسی داخل شوند. در آیه سوم مکانهای عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست از این دستور استثناء می گردد. سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است:
1 - هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند.
2 - مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد.
3 - زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند.
4 - دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله «و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است و دیگری با جمله «و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن الخ» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می کند.

منبع:http://www.tahoorkotob.com


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نیکی به پدر و مادر در قرآن
چهار شنبه 18 ارديبهشت 1392 ساعت 16:17 | بازدید : 5132 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

نیکی به پدر و مادر در قرآن

قرآن در آيات مختلف انسان را به مهرباني با پدر و مادر سفارش كرده است. آياتي كه چگونگي رفتار با پدر و مادر در آنها توضيح داده شده, اينجا آورده شده اند

۱- سوره: ۴۶ , آیه: ۱۵

و انسان را [نسبت] به پدر و مادرش به احسان سفارش كرديم مادرش با تحمل رنج به او باردار شد و با تحمل رنج او را به دنيا آورد و باربرداشتن و از شيرگرفتن او سى ماه است تا آنگاه كه به رشد كامل خود برسد و به چهل سال برسد مى‏گويد پروردگارا بر دلم بيفكن تا نعمتى را كه به من و به پدر و مادرم ارزانى داشته‏اى سپاس گويم و كار شايسته‏اى انجام دهم كه آن را خوش دارى و فرزندانم را برايم شايسته گردان در حقيقت من به درگاه تو توبه آوردم و من از فرمان‏پذيرانم

۲- سوره: ۳۱ , آیه: ۱۴

و انسان را در باره پدر و مادرش سفارش كرديم مادرش به او باردار شد سستى بر روى سستى و از شير باز گرفتنش در دو سال است [آرى به او سفارش كرديم] كه شكرگزار من و پدر و مادرت باش كه بازگشت [همه] به سوى من است

۳- سوره: ۲۹ , آیه: ۸

و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مى‏داديد باخبر خواهم كرد

۴- سوره: ۴ , آیه: ۳۶

و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‏مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى‏دارد

۵- سوره: ۱۷ , آیه: ۲۳

و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى

۶- سوره: ۲ , آیه: ۸۳

و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد

 

 

 

 

 

 

 

 

۷- سوره: ۶ , آیه: ۱۵۱

بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى‏رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و ن فسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


عشق خداوند به بندگانش بر طبق آیات قرآن
سه شنبه 17 ارديبهشت 1392 ساعت 19:14 | بازدید : 1086 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

عشق خداوند به بندگانش بر طبق آیات قرآن

قرآن, سوره ۳, آیات ۳۱ و ۳۲

“بگو اگر خدا را دوست دارید از من پیروى کنید تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشاید و خداوند آمرزنده مهربان است”
“بگو خدا و پیامبر [او] را اطاعت کنید پس اگر رویگردان شدند قطعا خداوند کافران را دوست ندارد”

تصویری که از خداوند در قرآن مجید رسم شده است , متفاوت با تصویری است که بعضی ادیان بزرگ دیگر نمایش می دهند. بر طبق نظر مسلمانان, رفتار خداوند مجموعه ای است از عشق و محبت به انسانهای خوب و ابراز انزجار از انسانهای بد. به این موضوع حداقل در چهل آیه از آیات قرآن بر مبنای تصویری روشن از انسانهای خوب و بد اشاره شده است. هدف این مقاله این است که این تصویر از انسانهایی که خداوند آنها را دوست دارد برمبنای آیاتی از قرآن تصویر شود.

 

 

 

 

 

 

 


 

همانطور که در دو آیه بالا به آن اشاره شده است, قدم اول برای دریافت عشق خداوند, دنبال کردن مسیری است که پیامبرانش به ما نشان داده اند. این زیباترین تصویری است که می توان از عشق دو طرفه خالق و مخلوق ترسیم کرد. اگر خداوند را دوست دارید, قرآن شما را راهنمایی می کند تا خود را آماده دریافت عشق خداوند بکنید. ولی در عین حال به این موضوع نیز اشاره شده است که اگر از راه راستی که پیامبران نشان داده اند پیروی نکنید, مشمول عشق خداوند نخواهید شد.ش

این موضوع, احتیاج به توضیحات بیشتری دارد تا منظور قرآن از راه درست و خصایل انسانهای خوب آشکار شود. شاید بتوان گفت که بارزترین مشخصه انسانهای خوب که در پنج آیه (۲:۱۹۵۳:۱۳۴,۳:۱۴۸۵:۱۳ و ۵:۹۳) از آیات قرآن به آن اشاره شده است,نیکوکاری نسبت به بقیه انسانهاست. نیکوکاری می تواند کمک به انسانهای فقیر, حمایت از یتیمان و یا حتی احترام به پدر و مادر باشد.ش

علاوه بر این, بر طبق قرآن, انسانهایی که خداوند دوستشان دارد انسانهایی هستند که:ش

از خود در برابر گناه محافظت می کنند (۳:۷۶۹:۴۹:۷
منصفانه قضاوت می کنند (
۵:۴۲۴۹:۹۶۰:۸
در راه خدا تلاش و مجاهده می کنند (
۶۱:۴
خود را برای خداوند خالص می کنند (
۲:۲۲۲۹:۱۰۸
از کارهای بد توبه می کنند (
۲:۲۲۲
به خداوند توکل می کنند (
۳:۱۵۹
و در برابرمشکلات صبور هستند (
۳:۱۴۶) ش

از سویی دیگر, خداوند فردی را دوست ندارد که:ش

به او معتقد نباشد (۳:۳۲۳۰:۴۵
متکبر باشد (
۱۶:۲۳۴:۳۶۳۱:۱۸۵۷:۲۳
به دیگران بدی کند (
۳:۵۷۳:۱۴۰۴۲:۴۰
ناسپاس باشد (
۲:۲۷۶۲۲:۳۸
تجاوزکار باشد (
۲:۱۹۰۵:۸۷۷:۵۵
اسرافکار باشد (
۶:۱۴۱۷:۳۱
دیگران را گمراه کند (
۲:۲۰۵۵:۶۴۲۸:۷۷
عهد و پیمانش را بشکند (
۸:۵۸۴:۱۰۷
وبه داشتن مال و ثروت شادی کند (
۲۸:۷۶

 

منبع:http://www.parsquran.com

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مقام و منزلت زن در قرآن
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392 ساعت 19:53 | بازدید : 2227 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

مقام و منزلت زن در قرآن

 

مقام و منزلت زن در قرآن آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مكتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن كه با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن كریم تنظیم شده است . مقام زن در اسلام چنان است كه در قرآن كریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نكات مهمی را در این رابطه استنباط كرد و می توان این ادعای دروغ را كه اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور كلی منتفی دانست .

اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است . پیامبر اكرم صلوات الله علیه و اله آنگاه كه از زنان بیعت گرفت به آنان اعلام كرد شما از عناصر اصلی اجتماع و اركان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید . یا ایها النبی اذا جاءك المومنات یبایعنك .... ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت كنند ، (اینكه) با خداوند شریك نگیرند و دزدی نكنند ، و زنا نكنند ، و فرزندان خود را نكشند (سقط جنین نكنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیكوكاری ها از تو پیروی كنند ، با ایشان بیعت كن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی كه خداوند آمرزنده و مهربان است .

سوره ممتحنه آیه 12 زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تكامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت . و الله جعل لكم من انفسكم ازواجا و جعل لكم من ازواجكم بنین و حفده و رزقكم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یكفرون سوره نحل آیه 27 بسیاری از تكالیف مشخص شده برای زنان و مردان یكسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفیت و لیاقت هریك بوده و حقوق آنان نیز بر این اساس معین شده است . یا ایها الناس اتقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا كثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله كان علیكم رقیبا - نساء آیه 1 ای مردم پروا كنید از خداوندی كه شما را از نفس و ریشه واحد و یگانه آفرید پس از آن از همان ریشه همسرش را آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پدید آورد و پروا كنید از خداوندی كه به او همدیگر را سوگنند می دهید و پروا كنید از خویشاوندان ، بدرستی كه خداوتد بر شما ناظر و رقیب است .......

برای دیدن بقیه متن به ادامه مطلب بروید...........

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


روز مادر
چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392 ساعت 15:3 | بازدید : 737 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

روز مادر 1392

مادر عزیزم ،وقتی چشم به جهان گشودم. قلب کوچکم مهربانی لبخند و نگاهت را که پر از صداقت و بی ریایی بود احساس کرد. دیدم زمانی را که با لبخندم لبخند زیبائی بر چهره خسته ات نشست و دنیایت سبز شدو با گریه ام دلت لرزید و طوفانی گشت. از همان لحظه فهمیدم که تنها در کنار این نگاه پرمهر و محبت است که احساس آرامش و خوشبختی خواهم کرد.

------------------------------------------

تاریخ روز مادر (تاریخ روز زن)

11 اردیبهشت ( بیستم جمادی الثانی ) ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها و روز مادر ( روز زن ) بر تمامی مادران عزیز مبارک باد.

بیستم جمادی الثانی هر سال، روزی پر از خاطره و معنویت است؛ خاطراتی شیرین از مادران مهربان،فرزندان با محبت و همسران با وفا ؛ این روز به یُمن ِ زاد روز بانوی نمونه اسلام، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها) ، روز مادر نام گرفته است ؛ بانویی كه گل سرسبد تمام بانوان عالم است؛ تنها زنی كه پدرش معصوم ، شوهرش معصوم و خودش نیز معصوم بوده و پیامبر گرامی اسلام (ص) به او لقب " اُم ابیها "  داده است،یعنی زنی كه برای پدرش همچون مادر بود.
زندگی و سیره ی حضرت زهرا( س) به قدری آموزنده و جذاب است كه هر زن آزاده ای در جهان او را چونان قدیسه ای تحسین می كند؛ زنی كه تولدش از دامن خدیجه كبری ، همسر پیامبر گرامی اسلام (ص) و در كانون نخستین خانواده اسلامی با نغمه های آسمانی و تسبیح قدسیان همراه شد و شب میلادش را عرشیان به بانگ تكبیر و تسبیح جشن گرفتند و خداوند لقب كوثر به او عطا كرد؛ زیرا وی سرچشمه ی تمام خوبی های جهان است.
و چه زیبا تولد این بانوی گرانقدر به ابتكار بنیانگذار جمهوری اسلامی– امام خمینی (ره) – روز زن و روز مادر نام گرفت؛"اگر روزی باید روز زن یا روز مادر باشد،چه روزی والاتر و افتخارآمیزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست؛زنی كه افتخار خاندان وحی است و چون خورشیدی بر تارك اسلام عزیز می درخشد."

روز مادر, روز مادر 1392, تاریخ روز مادر

امروز  روز مادر است! روز زن
 مادر! چه کلمه سهل و ممتنعی. چه کلمه مقدسی و چه مفهوم زیبایی! جالب است که زبانهای مختلف برای مفهوم مادر کلماتی در همین حدود دارند. مادر - مامان - مام - ام و... برای گفتن آن لب حالت خاصی می گیرد! اوج احساس و عاطفه! اوج دوستی و محبت.
خدای من! مادر، اسطوره ای مقدس است در زندگی انسان. بزرگ و بلند. شاید نیمی از انسانها مادر شوند اما بازهم مادر بودن و مادری کردن مفهومی مقدس است.

از لحاظ جامعه شناسی، مادر نوعی نقش اجتماعی است. نقشی که معلوم نیست اکتسابی است یا ذاتی! فرزند بودن و دختر بودن نوعی نقش اجتماعی است با کارکردها و وظایف اجتماعی خاص خود که ذاتی است و هیچ کس نقشی در آن ندارد. اما شغل هر فرد، نقش اکتسابی اوست.
در این میان معلوم نیست مادر بودن نقش ذاتی است یا اکتسابی. شاید اکتسابی بودنش بچربد، اما شرایط اجتماعی و فیزیولوژیکی هر زنی را به مادر بودن و هر مردی را به پدر بودن می کشاند. نمی دانم به هرحال مادر و مادری به نظر من در حیطه تحلیل های جامعه شناختی نمی گنجد. نمی توانیم آن را تنها به عنوان یک فرد با نقشی خاص در نظر بگیریم.

روز مادر, روز مادر 1392, تاریخ روز مادر

مادر و فرزند رابطه ای متقابل و حیاتی دارند که بدون آن قوام جامعه شک برانگیز است! تجربه نیز نشان داده اقداماتی در مسیر کمونیستی کردن جوامع و دور کردن آنان از خانواده و زندگی خانوادگی، و به سر کار بردن مادران تبعات و نتایج غیر قابل باور و نامطلوبی به دنبال دارد. کیبوتص ها در اسرائیل و شوروی و... که در همین راستا آغاز به کار کردند، همگی طعم شکست را چشیدند.
لذا ما نیز مانند اکثر فرهنگ های دنیا مادر را می ستاییم و او را پاس می داریم. با اینکه در تمام جهان روز دیگری به این عنوان یعنی روز مادرشناخته میشود و گرامی داشته میشود. اما ما ایرانیان و شیعیان به احترام مادری بزرگ و مقدس که البته کمتر میشاسیمش و فقط از درد سینه او مطلعیم نه افکار و عقاید و رفتارش! روز ولادت او راگرامی می داریم، روز ولادت دختر نبی اکرم و همسرعلی مرتضی، مادر حسنین و زینب کبرا، حضرت فاطمه زهرا (س) .

گردآوری: beytoote.com

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


احكام قرائت سوره‌هاي قرآن در نماز
شنبه 3 فروردين 1392 ساعت 18:4 | بازدید : 772 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

احكام قرائت سوره‌هاي قرآن در نماز
کلام نور
إِنَّنِي أَنَا اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدْنِي وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
همانا منم خداي يكتا كه هيچ خدايي جز من نيست ، پس مرا عبادت كن و نماز را براي ياد كردن من بر پا دار.
 سوره مباركه طه آيه 14
*مقدمه
تلاوت قرآن عملی بسیار پسندیده و مورد تأکید اولیاء دین است و هر فرد بسته به معرفت و شناخت خود از اين كتاب حيات بخش ، با برنامه ريزي و اختصاص زمان مناسب به تلاوت آيات آن مي پردازد ولي در هر صورت قرائت قرآن ، بخشي از چارچوب نماز را تشكيل مي دهد. بعبارت ديگر ، هر فرد معتقد و دين باور در كنار برنامه روزانه خود براي تلاوت آيات قرآن كريم كه به دلخواه خود تنظيم و اجرا مي نمايد ، هر روز ملزم است حداقل يكصد آيه از قرآن كريم را در نماز تلاوت كند[1] و اين خود باعث توجه بيشتر مسلمانان به قرآن كريم مي شود. امام رضا (عليه السّلام( در حديثي مي فرمايند: «مردم به قرائت (قرآن) در نماز امر شده اند تا مبادا قرآن مهجور و ضايع گردد و از (بي توجهي) محفوظ گرديده و مد نظر قرار گيرد و از بين نرفته و از خاطره ها محو نشود و بخاطر اين (نماز) با سوره حمد و نه سُوَر ديگر آغاز مي گردد چرا كه هر آنچه از خوبي و حكمت در قرآن و هر كلام ديگري جمع شده باشد ، به اندازه (محتواي) سوره حمد نمي شود ...»[2] هر چند خواندن قرآن، فی نفسه، عملی مستحب است، اما فراگیری قرائتِ صحیح سوره هایی که باید در نماز خوانده شود بر هر مسلمانی واجب است.
از این رو در این درس به گوشه ای از احکام قرائت در نماز اشاره خواهیم کرد. لازم به ذکر است از آنجایی که تمام اذکار نماز باید به صورت صحیح خوانده شود، خوانندۀ گرامی نباید تصور کند، خواندن صحیح حمد و سوره برای بجای آوردن یک نماز صحیح کافی است ، بلكه لازم است با مراجعه به کتابهای احکام و استفاده از تجربيات مربيان و اساتيد محترم قرآن كريم، قرائت صحیح اذکار مختلف نماز مانند رکوع، سجده، تشهد و ... را فرا گرفت.
*احكام
1)    در رکعت اوّل و دوّم نمازهای واجب یومیه، انسان باید اوّل سوره حمد و بعد از آن یک سورۀ کامل را بخواند.[3]
2)     در نمازهاي مستحبي خواندن سوره لازم نيست ، هر چند آن نماز بخاطر نذر كردن واجب شده باشد ولي در نمازهاي مستحبي خاص ، كه در روايات خواندن سوره مخصوصي در آن سفارش شده است (مانند نماز وحشت) اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد بايد همان سوره را بخواند.[4]
3)    اگر وقت نماز تنگ باشد یا انسان ناچار باشد که سوره را نخواند مثلاً بترسد که اگر سوره را بخواند دچار صدمه مالي و يا جاني شود، نباید سوره را بخواند و اگر در کاری عجله داشته باشد می‌تواند سوره را نخواند.[5]
4)    اگر سوره را عمداً قبل از حمد بخواند نماز باطل است و اگر اشتباهاً سوره را قبل از حمد بخواند در بين آن یادش بیاید باید سوره را رها کند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اوّل بخواند.[6]
5)    اگر حمد و سوره یا یکی از آنها را فراموش کند و بعد از رسیدن به رکوع بفهمد نماز صحیح است.[7]
6)    اگر پيش از آنكه براي ركوع خم شود بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده بايد بخواند و اگر بفهمد سوره را نخوانده فقط بايد سوره را بخواند ولي اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده بايد اول حمد و بعد آز آن دوباره سوره را بخواند و نيز اگر خم شود و پيش از آن به ركوع برسد ، بفهمد حمد و سوره ، يا تنها سوره را نخوانده بايد بايستد و به همين دستور عمل كند.[8]
7)    دو سورۀ «ضحی» و «انشراح» و همچنین دو سورۀ «فیل» و «قريش» در نماز یک سوره حساب می‌شود.[9]
8)    اگر نمازگزار در نماز واجب يكي از چهار سوره اي را كه سجده واجب دارد از روي عمد بخواند نمازش باطل مي شود.[10]
9)    در نمازهاي مستحبي مي توان بخشي از يك سوره و يا دو يا چند سوره را قرائت نمود.[11]
10)    اگر در نماز غير از سوره «توحيد» و «كافرون» سوره ديگري بخواند تا به نصف نرسيده مي تواند رها كند و سوره ديگري بخواند.[12]
11)    اگر بعد از حمد مشغول خواندن سوره «توحيد» و يا «كافرون» شود نمي تواند آنرا رها كرده و سوره ديگري بخواند.[13]
12)    اگر مقداري از سوره را فراموش كند يا از روي ناچاري مثلاً بخاطر تنگي وقت يا دليل ديگر نشود سوره را اتمام كند مي تواند سوره را رها كند و سوره ديگري بخواند ، هر چند كه از نصف سوره گذشته باشد و يا اينكه مشغول خواندن سوره «توحيد» و يا «كافرون» باشد.[14]
13)    بر مردان واجب است تمامي كلمات حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء (حتي حروف آخر كلمات) را با صداي بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخواند.[15]
14)    بانوان مي توانند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشاء را بلند يا آهسته بخوانند ولي اگر نامحرم صدايشان را بشنود بنابر احتياط واجب بايد حمد و سوره را آهسته بخوانند.[16]
15)    اگر در جائيكه بايد نماز را بلند بخواند عمداً آهسته بخواند و يا در جائيكه بايد آهسته بخواند عمداً بلند بخواند نماز باطل است.[17]
16)    اگر از روي فراموشي يا ندانستن مسأله در جائيكه بايد نماز را بلند بخواند آهسته بخواند و يا به عكس ، نمازش صحيح است. اگر بين قرائت حمد و سوره بفهمد اشتباه كرده لازم نيست مقداري را كه خوانده دوباره بخواند.[18]
17)    معيار در تحقق قرائت قرآني و ساير اذكار نماز و صحت آن اينستكه ، آنها را طوري بگويد كه اگر مانع خارجي مانند سرو صدا و همهمه نباشد صداي خودش را بشنود.[19]

اشاره
الف) معيار در تحقق جهر (صداي بلند) يا اخفات (صداي آهسته) كه در مسائل بالا ذكر شده ، ظاهر شدن جوهره صدا و عدم آن مي باشد.[20]
ب(  واجب است پس از اتمام سوره حمد و قبل از شروع به خواندن بسم الله الرحمن الرحيم ، سوره مد نظر را مشخص نمايد (چرا كه بسم الله در هر سوره مختص به همان سوره است) و اگر پس از گفتن بسم الله براي شروع كردن يك سوره از خواندن آن سوره منصرف شد بايد بسم الله را به نيت سوره ديگر تكرار نمايد.[21]
 
نمودار چکیده مطالب

 







استفتائات ویژه
آيا در نماز واجب است بعد از حمد يك سوره كامل خوانده شود؟ يا تلاوت مقداري از قرآن كريم كافيست؟ در فرض اول آيا بعد از قرائت سوره جايز است آيات قرآني خوانده شود؟
 پاسخ مقام معظم رهبري (دام ظله العالي): در نمازهاي واجب يوميه قرائت آياتي از قرآن كريم]يعني بخشي[ از سوره كامل مُجْزي
]و كافي[ نيست ولكن قرائت بعض آيات پس از قرائت]حمد و يك [سوره كامل به عنوان قرآن اشكال ندارد.
استفتائات مقام معظم رهبري ج اول سؤال 483
بيشتر بدانيم
برخي از مستحبات قرائت عبارتند از :
1.    در ركعت اول پيش از قرائت سوره حمد با صداي آهسته استعاذه نمايد.
2.     در دو ركعت اول نماز ظهر و عصر بسم الله الرحمن الرحيم را با صداي بلند بگويد.
3.    ترتيل و شمرده ادا كردن كلمات
4.    وقف در انتهاي آيات
5.    توجه به معاني آيات قرآن كريم
6.    خواندن سوره هايي كه در روايات اهل بيت خواندن آنها در نمازهاي واجب سفارش شده است (براي آشنايي با اين سوره ها به كتاب عروه الوثقي ج1 ص508 باب مستحبات قرائت مراجعه فرماييد(
7.    گفتن الحمد لله رب العالمين پس از اتمام حمد در نماز فرادي و جماعت بوسيله مأموم
8.    در تمام نمازها در ركعت اول سوره قدر و در ركعت دوم سوره توحيد را بخواند
 
  برخي از مكروهات قرائت عبارتند از :
1.    نخواندن سوره توحيد در نمازهاي پنجگانه
2.    خواندن يك سوره مشخص در هر دو ركعت (البته سوره توحيد از اين قاعده مستثني است و مي توان آنرا در  تمامي نمازها تكرار كرد(
3.    خواندن سوره توحيد با يك نفس
 برگرفته از كتاب عروه الوثقي ج1 ص507 تا 510  فصل قرائت
 


پي نوشت
________________________________________
[1]   . هر مسلمان در هر يك از پنج وعده نماز لازم سوره حمد را همراه با يكي از سوره هاي قرآن را در دو ركعت ابتدايي ، تلاوت كند و از آنجايي كه سوره حمد 7 آيه و كوتاهترين سوره هاي قرآن 3 آيه دارند ، در هر ركعت ده آيه و در هر وعده حداقل بيست آيه بايد تلاوت شود.
[2]  . العاملي ، محمد بن الحسن ، وسائل الشيعه ، جلد 2 صفحه 733 حديث 3
[3]  . بنی‌هاشمی خمینی سید محمد حسن ، توضیح المسائل مراجع، ج1، ص 513 مسأله 978 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، ، فاضل ،‌ صافي گلپايگانيو طبق نظر حضرات آيات بهجت ، تبريزي و ‌سيستاني بنابر احتياط واجب يك سوره كامل را بخواند.
[4]  . همان ، صفحه 516 مسأله 986 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، تبريزي ،‌سيستاني ، فاضل ،‌ مكارم شيرازي ، شبيري زنجاني.
[5]  . همان، ص514 مسأله 979 مطابق با نظر حضرات آيات امام خميني ، بهجت ، فاضل ، سيستاني ، مكارم و تبريزي.
[6]  . بنی‌هاشمی خمینی سید محمد حسن ، توضیح المسائل مراجع، ج1، ص 514 مسأله 980. مطابق با نظر حضرات آيات امام خميني ، بهجت ، فاضل ، سيستاني ، مكارم و تبريزي (طبق نظر آيت الله العظمي شبيري زنجاني و بعد از حمد مستحب است سوره را دوباره بخواند)
[7]  . همان، ص514 مسأله 981 مطابق با نظر حضرات آيات امام خميني ، فاضل ، سيستاني ، مكارم ، تبريزي و شبيري زنجاني و طبق نظر حضرت آيت الله العظمي بهجت بايد دو سجده سهو بخاطر فراموش كردن قرائت بجا آورد.
[8]  . همان ، ص 514 مسأله 982 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، تبريزي ،‌سيستاني ، فاضل ،‌ مكارم شيرازي و صافي گلپايگاني حضرت آيت الله العظمي بهجت در اين مسأله فتواي خاصي دارند كه مقلدان ايشان به رساله توضيح المسائل ايشان مراجعه نمايند.
[9]  . همان، ص513 مسأله 978 و عروه الوثقي  *مطابق فتوای آیات عظام: امام خميني ، بهجت، تبریزی، صافی گلپايگاني، طبق فتواي حضرت آيت الله العظمي سيستاني (بنابراحتیاط واجب) حكم يك سوره را دارند.
[10]  . همان ، ص 515 مسأله 983 مطابق با نظر حضرات آيات امام خميني ، فاضل ، صافي گلپايگاني و طبق فتواي حضرات آيات بهجت و تبريزي بنابراحتياط واجب باطل مي شود. ساير مراجع درباره بطلان نماز ، در اين حالت فتاوي مختلفي دارند. همچنين مراجع عظام تقليد فوق الذكر غالباً در مورد فردي كه سهواً سوره سجده دار (عزائم) را در نماز تلاوت مي كند مي فرمايند چنانچه به نصف سوره نرسيده بايد آنرا رها كند. در مورد فردي كه سهواً نيمي از سوره سجده دار را تلاوت كند اتفاق نظر ندارند.
[11]  . مطابق با فتواي حضرت امام خميني ، عروه الوثقي جلد 1 صفحه 495 مسأله 5 و 11
[12]  . بني هاشمي خميني سيد محمد حسن ، توضيح المسائل مراجع ج1 ص 517 مسأله 990 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، فاضل ، مكارم ، تبريزي ، بهجت و سيستاني.
[13]  . همان ، مسأله 988 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، فاضل ، مكارم ، تبريزي ، بهجت ، سيستاني و شبيري زنجاني.
[14]  . همان ، ص518 مسأله 991  مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، فاضل ، مكارم ، تبريزي ، بهجت ، صافي گلپايگاني و شبيري زنجاني. مطابق با نظر حضرت آيت الله العظمي سيستاني در صورتيكه بخشي از سوره را فراموش كند مي تواند به همان مقدار كه خوانده اكتفا كند و مطابق با نظر حضرت آيت الله العظمي بهجت در صورتيكه بخاطر فراموشي يا مشكل ديگر به هيچ وجه نتواند سوره را كامل كند احتياط مستحب است در صورت امكان در غير از روز جمعه به سوره توحيد و كافرون و در روز جمعه به سوره جمعه و منافقون عدول نمايد.
[15]  . همان ، مسأله 992 و 993 مطابق با فتواي تمامي مراجع عظام ، مطابق با فتواي حضرت آيت الله العظمي سيستاني بنابر احتياط واجب بر مردان واجب است ... و بنابر احتياط واجب بر زن و مرد واجب است ...
[16]  . همان ، مسأله 994 مطابق با فتواي حضرات آيات امام خميني ، تبريزي ، فاضل ، صافي گلپايگاني و مطابق با فتواي آيات عظام شبيري زنجاني و مكارم شيرازي بنابر احتياط مستحب ، مطابق با نظر آيت الله العظمي بهجت در مواردي كه شنيده شدن صداي او توسط نامحرم موجب حرام شود مثلاً ترس از فتنه و لذت بردن ، بنابر اظهر بايد آهسته بخواند. آيت الله العظمي سيستاني مانند فتواي آيت الله العظمي بهجت ... بنابر احتياط واجب آهسته بخوانند. (فتواي آيت الله العظمي سيستاني از مسائل المنتخبه مسأله 280 نقل شده است)
[17]  . همان ، صفحه 519 مسأله 995 مطابق با فتواي تمامي مراجع عظام تقليد . مطابق با فتواي آيت الله العظمي سيستاني بنابر احتياط نمازش باطل است
[18]  . همان ، مطابق با نظر حضرات آيات عظام امام خميني ، فاضل ، تبريزي ، سيستاني ، صافي گلپايگاني و شبيري زنجاني . طبق نظر حضرت آيت الله العظمي مكارم شيرازي در صورتيكه در ياد گرفتن مسأله كوتاهي كرده باشد بنابر احتياط واجب بايد نماز را اعاده كند.
[19]  . همان ، صفحه505 مسأله 952 مطابق با فتواي تمامي مراجع عظام تقليد.
[20]  . يزدي سيد محمد كاظم ، عروه الوثقي جلد اول صفحه 498 مسأله 26
[21]  . مطابق با فتواي امام خميني در عروه الوثقي جلد اول صفحه 495 مسأله 11 و فتواي آيت الله العظمي بهجت در وسيله النجاه جلد اول صفحه 202 مسأله 7 . حضرت آيت الله العظمي سيستاني بنابر احتياط مستحب قبل از بسم الله سوره را تعيين نمايد ، مسائل المنتخبه صفحه 122 مسأله 274

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خواص سوره های قرآن
شنبه 3 فروردين 1392 ساعت 17:49 | بازدید : 1508 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

خواص سوره های قرآن

خواندن سوره بقره

دور کردن شیطان- قطع تب- اسان گرفتن کودک از شیر

خواندن سوره نسا

موافقت زن و شوهر- زایل کردن ترس- ایمنی از فشارقبر

خواندن سوره مائده

ایمنی از دزد- عدم ورود شرک در ایمان

خواندن سوره انعام

آمرزش گناهان- ایمنی از افات و امراض شفای درد ها

خواندن سوره اعراف

ایمنی از عذاب- ایمنی از مکر مکاران و چشم زخم

خواندن سوره انفال

توبه- خلاصی از زندان- ایمنی از دشمنان

خوندن سوره یونس

غلبه بر دشمنان- پیدا کردن دزد

خواندن سوره یوسف

آسانی سکرات موت

خواندن سوره حجر

خیر وبرکت در خرید وفروش- موفقیت در کسب و کار

خواندن سوره مریم

وسعت روزی- شفای تمام جراحتها

خواندن سوره انبیا

آسانی حساب قیامت- غلبه بر دشمنان

خواندن سوره حج

ثواب حج و عمره- مشرف شدن به خانه خدا

خواندن سوره عنکبوت

قطع تب- شادمان شدن- دفع بی خوابی

خواندن سوره احزاب

ایمنی از عذاب قبر

خواندن سوره سجده

زایل شدن تمام بیماریهای چشم

خواندن سوره واقعه

فراخی روزی- مقصور کردن دشمن

خواندن سوره ممتحنه

نورانی شدن چشم- رفع فقر و دیوانگی

خواندن سوره ملک

احیای شب قدر- امرزش گناهان- ایمنی از فشار وعذاب قبر

خواندن سوره بلد

ایمنی از غضب خداوند- دفع بلاها

خواندن سوره شمس

سلامتی در دنیا و اخرت- محبوب شدن

خواندن سوره علق

موفق شدن نزد حکام و امرا- ایمنی از بلا در مسافرت

خواندن سوره ذاریات

از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم نقل شده است: هر كس سوره ذاریات را قرائت نماید ده برابر بادهایی كه در دنیا می وزد به او ده حسنه داده می شود.
از امام صادق علیه السلام روایت شده: هر كس سوره ذاریات را قرائت نماید مانند چراغی درخشان موجب نورانیت او در قبر می شود.

در روایت دیگری از ایشان آمده است: كسی كه سوره ذاریات را قرائت می كند خداوند امور معیشت او را اصلاح می كند و او روزی فراوان عطا می شود...3

آسان شدن زایمان
از پیامبراكرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل شده است: اگر سوره ذاریات را در ظرفی چینی یا بلوری بنویسند و پس از شستن از آبش بنوشند خوف و ترس از او برداشته می شود و اگر بر زن بارداری كه سخت زایمان می كند بیاویزند به زودی زایمان می كند.

بهبود بیماری
در سخنی از امام صادق علیه السلام در این باره نقل شده است: اگر سوره ذاریات را نزد بیماری كه بستری است بنویسند خداوند به صورت جدی بر او آسان می گیرد.

جهت گشودن بخت دختران
هر كس آیه «49 سوره ذاریات» را بنویسد و برگردن دختری ببندد كه شوهر نكرده به لطف خداوند به زودی ازدواج می كند.

سوره بلد
پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که سوره بلد را بخواند ، خداوند اورا از خشم خود در قیامت در امان میدارد.
امام صادق(علیه السلام):کسی که در نماز واجب این سوره را بخواند ، در دنیا از صالحان شناخته خواهد شد و در آخرت از کسانی شناخته میشود که در درگاه خداوند مقام ومنزلتی دارد و از دوستان پیامبران ،شهدا وصالحان خواهد بود
.

سوره الشمس

پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آنرا بخواند گویی به تعداد تمام اشیائی که خورشید وماه بر آنها میتابد در راه خدا صدقه داده است.

سوره اللیل

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس این سوره را تلاوت کند خداوند آنقدر به او میبخشد که راضی شود واو را از سختی ها نجات میدهد و مسیر زندگی را بر او آسان میسازد.

سوره ضحی

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آنرا تلاوت کند از کسانی خواهد بود که خداوند از آنها راضی است و شایسته است محمد(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) ازو شفاعت کند وبه عدد هر یتیم ومسکین سوال کننده ده حسنه برای او خواهد بود.
قابل توجه که این سوره در نماز باید همراه سوره الم نشرح خوانده شود زیرا در روایات متعدد این دو سوره به عنوان یک سوره ذکر شده اند
.

سوره الم نشرح

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس این سوره را بخواند پاداش کسی را دارد که محمد(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) را غمگین دیده و اندوه را از دل او زدوده است.

سوره تین

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس این سوره بخواند خداوند دو نعمت را مادامی که در دنیاست به او میبخشد: سلامت ویقین. و هنگامی که از دنیا رفت به تعداد تمام کسانی که این سوره را خوانده اند ثواب یک روز روزه، به عنوان پاداش به او میبخشد.

سوره علق

امام صادق (علیه السلام): هر کس در روز یا شب این سوره را بخواند و در همان شب یا روز بمیرد خداوند اورا شهید مبعوث میکند و در صف شهیدان جای میدهد ودر قیامت همچون کسی است که با شمشیر در راه خدا همراه پیامبر خدا جهاد کرده است.
این سوره سجده واجب دارد
.

سوره قدر

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آنرا تلاوت کند مانند کسی ست که ماه رمضان را روزه گرفته است و شب قدر را احیا داشته است.

امام باقر (علیه السلام): کسی که این سوره را بلند و آشکار بخواند مانند کسی ست که در راه خدا شمشیر کشیده و جهاد میکند، و کسی که بطور پنهان بخواند مانند کسی ست که در راه خدا به خون آغشته شده است
.

سوره بیّنة

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) به مردی از قبیله خزاعه که از اجر و پاداش تلاوت این سوره پرسید فرمودند: نه هیچ منافقی آن را قرائت کند و نه کسانی که شک و تردید دارند، به خدا سوگند فرشتگان مقرب از آن روز که آسمانها و زمین آفریده شده آنرا میخوانند ولحظه ای درتلاوت آن سستی نمیکنند هرکس آنرا در شب بخواند خداوند فرشتگانی را مامور میکند که دین و دنیای اورا حفظ کنند و برای او آمرزش و رحمت بطلبند، و اگر در روز بخواند به اندازه آنچه روز آنرا روشن میکند و شب انرا تاریک میسازد ، ثواب به او میدهند.

سوره زلزله

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آنرا قرائت کند گوئی سوره بقره را تلاوت کرده و پاداش او به اندازه کسی ست که ربع قرآن را تلاوت کرده است.
امام صادق(علیه السلام): هرگز از تلاوت این سوره خسته نشوید چرا که هرکس آنرا بخواند در نمازهای نافله هرگز به زلزله گرفتار نشود و با آن نمی میرد و به صاعقه و آفتی از آفات دنیا تاهنگام مرگ گرفتار نمی شود
...

سوره والعادیات

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آن را تلاوت کند ،به عدد هریک از حاجیانی که در مزدلفه توقف میکنند ودر آن جا حضور دارند ده حسنه به او داده میشود.

امام صادق (علیه السلام): هرکس آن سوره را بخواند وبر آن مداومت کند خداوند روز قیامت اورا با امیرالمومنین مبعوث کند و در جمع او ودر میان دوستان او خواهد بود. قابل توجه عاشقان مولا علی(علیه السلام
)  - طبق برخی از روایات این سوره گرانقدر معادل نصف قرآن کریم است.(درّ المنثور ج6 ص383)

سوره القارعه

امام باقر (علیه السلام): هرکس که این سوره را بخواند خداوند متعال اورا از فتنه دجّال و ایمان آوردن به او حفظ میکند ،واو را در روز قیامت از چرک جهنم دور میکند ان شاء الله.

سوره تکاثر

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که آنرا بخواند خداوند در برابر نعمتهایی که دردنیا به او داده است اورا مورد حساب قرار نمیدهد و پاداشی به او داده میشود که گویی هزار آیه قرآن را تلاوت کرده است.
امام صادق (علیه السلام): خواندن این سوره در نمازهای فریضه و نافله ثواب شهادت شهیدان را دارد
.

سوره ولعصر

امام صادق (علیه السلام): هرکس این سوره را در نمازهای نافله بخواند خداوند اورا در قیامت برمی انگیزد در حالی که چهره اش خندان وچشمش روشن است تا داخل بهشت شود.

سوره همزه

امام صادق (علیه السلام): هرکس آن را درنماز فریضه ای بخواند فقر از او دور میشود و روزی به او روی می آورد و مرگهای زشت وبد از او دفع میگردد.

سوره فیل

امام صادق (علیه السلام): هرکس سوره فیل را در نماز واجب بخواند در قیامت هرکوه ،زمین هموار وکلوخی برای او شهادت میدهدند که او از نمازگزاران است و منادی صدا میزند :درباره بنده من راست گفتید ،شهادت شما را به سود یا زیان او میپذیرم بنده ام را بدون حساب داخل بهشت کنید، او کسی ست که من وی را دوست دارم و عملش را نیز دوست دارم.

سوره ی بنی اسرائیل

به روایت از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مذکور است که هرکس بخواند سوره ی بنی اسرائیل را در هر شب جمعه نمیرد تا دریابد قائم آل محمد صلوات الله علیه را و از اصحاب آن حضرت باشد.

سوره قریش
پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که آنرا بخواند ،به تعداد هریک از کسانی که گرد خانه کعبه طواف کرده ،یا در آنجا معتکف شده ده حسنه به او میدهد.

سوره ماعون

امام باقر (علیه السلام): هرکس این سوره را در نمازهای فریضه ونافله اش بخواند ،خداوند نماز و روزه اورا قبول میکند و او را در برابر کارهایی که در دنیا از او سر زده مورد محاسبه قرار نمی دهد.

سوره کوثر

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): هرکس آنرا تلاوت کند خداوند اورا از نهرهای بهشتی سیراب خواهد کرد وبه عدد هر قربانی که بندگان خدا در روز عید قربانی میکنند(عید قربان)، و همچنین قربانی هایی که اهل کتاب و مشرکین دارند ،به عدد هریک از آنان اجری به او میدهد.

سوره کافرون

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که سوره قل یا ایها الکافرون را را بخواند گویی ربع قرآن را خوانده و شیاطین طغیانگر ازو دور میشوند و از شرک پاک میگردد و از فزع(روز قیامت) در امان خواهد بود.
پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) به مردی که از ایشان پرسید به من چیزی بیاموز که هنگام خواب بخوانم فرمودند : هنگامی که به بستر رفتی سوره قل یا ایها الکافرون را بخوان ، بعد از آن بخواب که این بیزاری از شرک است
.
امام صادق (علیه السلام): پدرم میگفت : قل یا ایها الکافرون ربع قرآن است و هنگامی که از آن فراقت می یافت میفرمود: اَعبُدُالله َ وَحدَه ، اَعبُدُالله َ وَحدَه
.

سوره نصر

پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که این سوره را تلاوت کند همانند کسی است که در فتح مکه همراه پیغمبر (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) بوده است.
امام صادق (علیه السلام): کسی که این سوره را در نماز فریضه یا نافله بخواند خداوند اورا بر تمام دشمنانش پیروز میگرداند و در قیامت در حالی وارد محشر میشود که نامه ای با اوست که سخن میگوید ، خداوند آن را از درون قبرش همراه او بیرون فرستاده ،و آن امان نامه ایست از آتش جهنم
...

سوره تبّت

پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم): کسی که آن را تلاوت کند امیدوارم خداوند آو و ابولهب را در یک خانه جمع نکند. (یعنی او اهل بهشت خواهد بود در حالی که ابولهب اهل دوزخ است.)

سوره اخلاص

در حدیثی از پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) می خوانیم که فرمود: «آیا کس یاز شما عاجز است از اینکه یک سوم قرآن را در یک شب بخواند»؟! یکی از حاضران عرض کرد: ای رسول خدا! چه کسی توانایی بر این کار دارد؟! پیغمبر فرمود: «سوره قل هو الله احد را بخوانید».
امام صادق (علیه السلام) : « هنگامی که بر جنازه «سعد بن معاذ» نماز گزارد، فرمود: هفتاد هزار ملک که در میان آنها «جبرئیل» بود، بر جنازه او نماز گزاردند! من از جبرئیل پرسیدم: او به خاطر کدام عمل، مستحق نماز کزاردن شما شد؟ گفت به خاطر تلاوت «قل هو الله احد» در حال نشستن، و ایستادن، و سوار شدن، و پیاده زوی و رفت و آمد
».

امام صادق (علیه السلام) : « کسی که یک روز و شب بر او بگذرد و سوره اخلاص را در نماز های پنجگانه را نخواند، به او گفته می شود: ای بنده خدا! تو از نماز گزاران نیستی»!.
پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) : «کسی که ایمان به خدا و روز قیامت دارد، خواندن سوره «قل هو الله احد» را بعد از هر نماز ترک نکند؛ چرا که هر کس آن را بخواند، خداوند خیر دنیا و آخرت را برای او جمع می کند، و خودش و پدر و مادر و فرزندانش را می آمرزد
».

سوره فلق

پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) : «آیاتی بر من نازل شده که همانند ان نازل نشده است، و آن دو سوره «ناس» و «فلق» است».
امام باقر (علیه السلام) : « کسی که در نماز «وَتر» سوره «فلق»، «ناس» و «قل هو الله احد» را بخواند به او گفته می شود : ای بنده خدا! بشارت باد بر تو، خدا نماز وتر تو را قبول کرد
».
در روایتی از پیغمبر اکرم(صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) می خوانیم : « به یکی از یارانش فرمود : می خواهی دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره های قران است؟ عرض کرد : آری ای رسول خدا! حضرت «معوذتان» (سوره فلق و ناس را به او تعلیم کرد، سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود : هر گاه بر می خیزی و می خوابی آن را بخوان
».

سوره ناس

در حدیثی می خوانیم : « پیغمبر اکرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) شدیدا بیمار شد، «جبرئیل» و «میکائیل» (دو فرشته بزرگ خدا) نزد او آمدند، «جبرئیل» نزد سر پیامبر نشست و «میکائیل» نزد پای او، «جبرئیل» سوره «فلق» را تلاوت کرد، و پیغمبر را با ان در پناه خدا قرار داد، و میکائیل سوره «قل اعوذ برب الناس» را».
امام باقر (علیه السلام) : « کسی که در نماز «وَتر» سوره «فلق»، «ناس» و «قل هو الله احد» را بخواند به او گفته می شود : ای بنده خدا! بشارت باد بر تو، خدا نماز وتر تو را قبول کرد
».

سوره الرحمن

از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است، کسی که در شب سوره الرحمن را بخواند و بعد از هر (فبای آلاء ربکما تکذبان) بگوید « لابشیء من الائک رب الکذب ؛ پروردگارا هیچ یک از نعمت های تو را تکذیب نمی کنم، خداوند فرشته و ملکی را بر او موکل کند که اگر در اول شب خواند ، او را تا صبح محافظت نمایند واگر در هنگام صبح آن را خواند ، موکل نماید بر او فرشته ای که او را تا شب حفظ نماید.
امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که سوره الرحمن را با لبیک گفتن به ندای شکرانه الهی بخواند ، یعنی طبق دستور بالا، اگر در شب قرائت کرده و بمیرد شهید مرده است و اگر در روز بخواند و بمیرد در حکم شهید بوده و ثواب شهدا را می برد.

در این کلام، امام صادق (علیه السلام) به یک ارزش انسانی اشاره نموده و آن شهادت است . در دین مبین اسلام موارد گوناگونی است که اگر برای کسی توفیق نباشد ، جای گزینی برای آن ذکر شده است ؛ از جمله این موارد عالی ترین نوع مرگ، یعنی شهادت می باشد، که جایگزین آن ، تلاوت سوره الرحمن است.

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که تلاوت سوره الرحمن را هرگز رها نکنید ؛ چرا که این سوره هرگز در قلب های منافقان استقرار ندارد . خدا، سوره الرحمن در قیامت را به صورت انسانی قرار دهد که زیباترین چهره و خوشبوترین رایحه را دارد ، پس در جایگاهی قرار می گیرد که به خداوند متعال نزدیک تر است . خداوند از سوره الرحمن سؤال می کند ، چه کسی در زندگی دنیا به محتوای تو قیام نموده و به تلاوت تو ادامه داد؟ پاسخ می دهد: خداوندا فلان کس و فلان کس که در این لحظه ، چهره این افراد نورانی و سپید می شود و خداوند به آنها می فرماید: اکنون هر که را می خواهید شفاعت کنید . اهل تلاوت الرحمن برای هیچ کس شفاعت نمی کنند مگر این که به آنها گفته می شود : وارد بهشت شوید و هر کجا می خواهید ساکن شوید


حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیه) از رسول خدا (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) روایت نموده که در قیامت، به قاریان سوره های حدید ، واقعه و الرحمن گفته شود که در بهشت فردوس ساکن شوید.
ابی بن کلب می گوید: حضرت رسول (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) می فرمودند: هر کس سوره الرحمن را قرائت کند، خداوند بر ناتوانی او ترحم نماید و او سپاس و شکر آن چه را که خداوند بر او انعام نموده ، به جا آورده است

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تصاویر فتوشاپی از دعای تحویل سال
شنبه 3 فروردين 1392 ساعت 14:42 | بازدید : 5307 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

یکسری عکس از دعای موقع تحویل سال برای شما دوستان آماده کردم که خودم با فتوشاپ درستشون کردم.

امیدوارم خوشتون بیاد.....

برای دیدن تصاویر به ادامه مطلب بروید..........

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


نوروز چرا مورد تایید ائمه(ع) قرار گرفته است؟
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 23:19 | بازدید : 642 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )
نوروز چرا مورد تایید ائمه(ع) قرار گرفته است؟

 یک نویسنده و محقق علمی و دینی گفت: عید نوروز به این دلیل مورد تایید ائمه قرار گرفته است که در این روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمده و وحی را نازل کرده است همچنین روزی است که حضرت علی(ع) بر شانه‌های پیامبر بالا رفته و بت‌های کعبه را نابود می‌کند.

 
حجت‌الاسلام والمسلمین محمد ابوطالبی در گفت‌وگو با خبرنگار دین و اندیشه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، با بیان این‌که «نوروز یک عید ایرانی است» اظهار کرد: نمی‌توان عید نوروز را یک عید اسلامی نامید، اما آنچه که مهم است این است که خیلی از رفتارها و آداب و رسوم عید نوروز مورد تایید دین اسلام قرار گرفته است و چیزهایی که دین با آن مخالف است بحث خرافات است، وگرنه نکات مثبت آن را قبول دارد و خرافات را رد می‌کند.
 
وی با اشاره به روایتی از پیامبر اکرم(ص) گفت: روزی گروهی به خدمت رسول‌خدا رسیدند و یک ظرف شیرینی به پیامبر تقدیم کردند و وقتی پیامبر علت را پرسید گفتند بخاطر روز نوروز است و پیامبر گفت نوروز چیست؟ گفتند عید ایرانیان و پیامبر پاسخی که داد این بود که کاش هر روزمان نوروز باشد و شبیه همین داستان نیز در مورد حضرت علی‌(ع) اتفاق افتاده است.
 
دلایلی که ائمه، نوروز را تایید می‌کنند
 
ابوطالبی در ادامه با اشاره به یک رویداد اسلامی دیگر گفت: روزی معلی بن خُنَیس‌ به خدمت امام صادق(ع) آمد و امام از او پرسید آیا می‌دانی امروز چه روزی است؟ گفت نه ولی می‌دانم روزی است که ایرانی‌ها این روز را به یکدیگر تبریک می‌گویند و آن را با عظمت می‌دانند.
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: امام صادق(ع) به او گفت این عید تنها مختص ایرانیان نیست بلکه عظمت نوروز سابقه دیرینه‌ای دارد، امام در ادامه با اشاره به چند نمونه از اتفاقات که قبل از عید نوروز اتفاق افتاده گفت: در این روز خداوند از مردم عهد بندگی گرفته است. کشتی حضرت نوح به کوه جودی می‌رسد و طوفان آرام گرفته و کشتی در یک جا مستقر می‌شود.
 
ابوطالبی گفت: یکی دیگر از دلایلی که عید مورد تایید ائمه قرار گرفته است این است که در این روز جبرئیل بر پیامبر فرود آمده و وحی را نازل کرده است و عید نوروز روزی است که حضرت علی(ع) بر شانه‌های پیامبر بالا رفته و بت‌های کعبه را نابود می‌کند.
 
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: پنجمین واقعه مهمی که در روز عید نوروز اتفاق می‌افتد این است که حادثه غدیر خم و فرمان بیعت با حضرت علی(ع)، در روز عید نوروز بوده است و تمامی این حوادث مهم نشان از این دارد که عید نوروز برای دین اسلام قابل ارزشگذاری است.
 
آداب نوروز
 
ابوطالبی در ادامه با اشاره به آداب نوروز گفت: بعد از اینکه اسلام آمد و با مساله نوروز مواجه شد، آدابی که ائمه برای ما نقل کرده‌اند باعث شد که عید ما رنگ و بوی معنوی و دینی به خود بگیرد و در مفاتیح هم به آداب عید نوروز اشاره شده است.
 
این نویسنده و محقق ادامه ادامه داد: امام صادق(ع) برای اینکه بتوانیم نوروز را با بهترین آداب شروع کنیم به معلی گفت در روز نوروز غسل انجام دهید. غسل یکی از کارهای مذهبی است که ما در روز جمعه و اعیاد مذهبی هم به غسل سفارش شده‌ایم و تاکید شده که در روز عید نوروز با پاکیزه‌ترین لباس و عطر خود را معطر کنیم.
 
وی ادامه داد: یکی دیگری از آدابی که در نوروز به آن سفارش شده‌ است این است که آن روز را روزه بداریم، چرا که روزه یک عمل عبادی است و روز نوروز چهار رکعت نماز دارد که برای خواندن آن می‌توان به مفاتیح‌الجناح مراجعه کنیم.
 
ابوطالبی خاطرنشان کرد: تمامی این اعمال عبادی نشان از این دارد که عید نوروز ما مورد تایید ائمه قرار گرفته است و آنچه مورد تایید نیست خرافات‌ آن روز است.
 
وی با بیان این‌که «اسلام همواره به صله رحم تاکید دارد و یکی از کارهایی که در عید نوروز سفارش شده، صله رحم است» افزود: انجام صله رحم باعث می‌شود که انسان پاکیزه شود، اموال او زیاد می‌شود، بلا را دور می‌کند و مرگ ناگهانی را به تاخیر می‌اندازد و این صله رحم که در ایام نوروز جزء آداب و رسوم است مورد تایید ائمه هم قرار گرفته است.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به آیه «یا مقلب القلوب و الابصار» که در لحظه تحویل سال خوانده می‌شود، تصریح کرد: محتوا و مضمون این آیه به معنی درخواست تحول است، همانگونه که در نوروز طبیعت متحول می‌شود و شادابی می‌آید به همان طریق ما نیز از خدای متعال درخواست تحول روحی، رفتاری و روانی داریم و «حول حالنا الی احسن حال» به معنی این است که انسان بعد از یک عمر گناه می‌خواهد شاداب و متحول شود و نشاط معنوی داشته باشد.
 
وی در ادامه با اشاره به یکی از مهمترین مسائلی که باید در عید نوروز و ایام تحویل سال به آن توجه داشته باشیم، گفت: محاسبه و بررسی اعمال سال گذشته خیلی مهم است اینکه ما بدانیم چه عملکردی داشته‌ایم و تصمیم بگیریم در سال جدید متحول شویم.
 
فلسفه حضور در بقاع متبرکه در لحظه تحویل سال
 
وی گفت: در لحظه تحویل سال دعا کردن و به یاد خدا بودن مهم است و در آداب دعا داریم که در امکان مقدس به دعا بپردازید.
 
ابوطالبی با اشاره به حضور مردم در زمان تحویل سال در بقاع متبرکه اظهار کرد: از آیینی که ما ایرانیان در زمان تحویل سال به آن اهمیت می‌دهیم حضور در بقاع متبرکه است و دعا کردن در اماکن مقدس و روزهای خاص هم در دین اسلام و هم در آیین نوروزی به آن توصیه شده است و بهترین جا برای دعا کردن بقاع متبرکه است.
 
وی ادامه داد: در لحظه تحویل سال دعا کردن و به یاد خدا بودن مهم است و در آداب دعا داریم که در امکان مقدس به دعا بپردازید.
منبع:رجا نیوز
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تصاوير هوايي در لحظه تحويل سال حرم امام‌رضا(ع)
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 23:13 | بازدید : 4748 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

تصاوير هوايي در لحظه تحويل سال حرم امام‌رضا(ع)

 

این عکس های زیبا را از سایت http://www.rajanews.com برای شما دوستان تهیه نمودم.

امیدوارم لذت ببرید.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


در باره دعای تحویل سال که در روز نوروز خوانده می شود
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 23:9 | بازدید : 1803 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

 

هر چند دعاي تحويل سال در کتاب مشهور ادعيه همچون " اقبال الاعمال" سید ابن طاووس و "مصباح المجتهد" شیخ طوسی نیز اشاره‌ای به دعای تحویل سال نشده و این نشان می دهد چه در منابع اهل سنت و چه در منابع تشیع، سند روایی مورد اعتمادی برای آن موجود نمی‌باشد.
اما در کتاب هاي غير مشهوره از جمله مرحوم محدث، شيخ عباس قمي در حاشيه مفاتيح الجنان باقيات الصالحات، فرموده‌اند که اين دعا را در هنگام تحويل سال بخوانيد. و نیز در کتاب مفاتیح نوین از برخی کتب نقل شده است.(1)
ولي مضمون دعاي تحويل سال نشان مي دهد که خواندن آن در هنگام تحويل سال، همراه با دقت و تفکر در مضمون آن از اهميت ويژه برخوردار مي باشد.
دعای تحویل سال نو در قالب جملاتی کوتاه درخواست زدودن غبار از فطرت و دستیابی به بهترین احوال است، تحویل حال به احسن الحال همان تغییر سوء حال انسان به حسن حال الهی است.
متن دعای تحویل سال:
یا مقلب القلوب و الابصار یا مدبر اللیل و النهار یا محول الحول و الاحوال ، حّوَل حالنا الی احسن الحال.

منبع:http://zaerin.ir

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


هفت سین قرآنی
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 22:54 | بازدید : 1049 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

سلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار

سلام علیکم طبتم فادخلوها خالدین

سلام هی حتی مطلع الفجر

سلام علی نوح فی العالمین

سلام علی موسی و هارون

سلام قولا من رب رحیم

سلام علی آل یاسین

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صدای پای بهار
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 11:53 | بازدید : 1285 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

صدای پای بهار ، خواب و خیال خزان را بر می آشوبد و بوی بیداری و حرکت بهار ، عالم را فرا می گیرد . نسيم از خواب بر می خيزد . خاک ، تکان می خورد و آزادی جان تازه ای می گیرد . نبض باغچه می تپد و درختان به تولدی دوباره فرا خوانده می شوند . زمین ، بار سنگین خویش را وا می نهد و آسمان ، خورشید درخشانش را ارزانی زمین می کند ... و بهار می آید .
خوب که می نگری ، در می یابی جنبش و حیات دوباره طبیعت ، از طراحی عظيم و هنرمندانه اي ، حكايت مي كند . گویی جهان آفرینش ، چون کتابی گشوده ، به هر زبانی سخن می گوید و این پیام را دارد که : " چمن سبز جهان را ، جهان آرایی هست . "

هدف از آفرينش ، کمال و سعادت انسان است . یعنی صعود از عالم ماده به سوی معنویات و تقرب به خداوند، یکی از راههای شناخت خدا، مطالعه در هستی و طبیعت است . تامل در زیبائیهای جهان آفرینش، به منزله گشودن دریچه ای به سوی حقیقتي برتر است. کافی است آدمی به عمق این زیبایی ها بنگرد . نظم و تدبير در هستی، نمونه ای شگفت از یک اثر عظیم هنری است که مشاهده آن، آدمی را به وجود آفریننده ای نامتناهی هدایت می کند. عظمت جهان هستي از آغاز تاریخ بشر تاکنون ، انبوهی از دانشمندان را برای کشف قوانین نظام عالم به تکاپو واداشته است. تصور این اندیشه که هستی جهان با نظمي شگفت سرشته است، در ذهن انسانهای حقیقت جو، نوعی شعور و بيداري ايجاد مي كند. در این فصل، به شکفته شدن غنچه اي زیبا و به جوشش آب زلال چشمه ها از لایه های سخت کوهساران بنگريد. ببینید چگونه پلک بسته سبزه ها باز می شود و گل به تبسم و خنده می ایستد ، این همه زیبایی حیرت انگیز ، نهال تفکر را آبیاری می کند و ادراک و تخیل را طراوت می بخشد .

تغییر فصل ، یکی از ملموس ترین نشانه های قدرت خداوند بر روی زمین است . در همه آئین های الهی ضمن اشاره به تازگي و زيبايي فصل بهار ، به عبرت آموزي از آن تاكيد شده است . در ادبیات جهان نیز ، برکت ، روشنایی ، سلامتی ، صلح و هر آنچه که نشان از پاکی و خیر دارد ، با بهار به تصویر کشیده شده است .
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
که بسی گل بدمد باز و تو در گِل باشی
در چمن، هر ورقی، دفتر حالی دگر است
حیف باشد که ز کار همه غافل باشی

بهار ، تداعی سخاوت آسمان ، تبسم گل ها ، هیاهوی پرندگان ، رویش ، زیبایی و جوانی است . بهار فصل دگرگونی است . طبیعت خزان شده به ناگاه به امر خداوند سر از خاک بر می آورد و زنده و با طراوت می شود . در اندیشه اسلامی ، طبیعت ، آفریده خداوند و جلوه رحمت بی پایان اوست . در آیه 65 سوره نحل می خوانیم : " خداوند از آسمان آبی فرستاد و زمین را پس از آنکه مرده بود، زندگی بخشید. در این، نشانه روشنی است برای کسانی که گوش شنوا دارند. "
مشاهده دگرگونی شگرف طبيعت ، درسی بزرگ و سودمند برای ما انسانهاست تا بهار و خزان عمر خویش را به یاد آوریم . به خویشتن بیندیشیم که در بند غفلت گرفتار شده ايم . به تعبیر علی (ع ) : " کسی که امروزش مانند دیروز باشد ، براستی زیانکار است . "

آنگاه که دامن صحرا ، سبز فام شده ، درختان از پس زمستانی سرد ، شکوفه می دهند و نوای دلکش بلبلان در دشت ها طنین می اندازد ، بهانه ای نیکو برای مردم است که به شکرانه حضور بهار ، جشني را برپا کنند . اين جشن به مفهوم ستایش خداوند و قدرداني از نعمت بهار است . جشن نوروز در عین حال یکی از آئین های معنادار بشری است ، زیرا این آئین با مهرورزي و نوع دوستي در مي آميزد و فضاي شهر و جامعه را از عطر همدلي سرشار مي سازد .

در واقع ، جشن نوروز در ابتدای فصل بهار ، یکی از برجسته ترین وجوه زندگی بشری را مورد تاکید قرار می دهد و آن نو شدن ، صفاي جسم و جان و تكاپو و حركت است . لذا در نوروز بايد به حقیقت معنوی و کمال انسان توجه کرد . نوروز با همراهی بهار ، حيات تازه اي را نويد مي دهد و لزوم تحول و جنبش را به انسان نهیب می زند . اين تحول از طریق تلاش ، كوشش و معنويت حاصل می شود .

به بیان ديگر ، نوروز از آن رو مورد توجه قرار دارد که در آغاز فصل بهار رخ می دهد ، فصل تحول و دگرگوني هرچند تحول در طبیعت امری اجباری است ، اما ما با تعمق در ماهیت این تحول، می توانيم همراه با نو شدن طبیعت، دگرگونی حقیقی را در خود ایجاد کنيم . باید قلب خود را به شکوفه های ایمان ، محبت و انسانیت بياراييم و با احسان و کمک به دیگران ، عطر خوش نوعدوستی را بیافشانیم . نومیدی و سستی را از روح و جان خود بزدائيم و با روحیه ای پر از نشاط ، زندگی تازه ای را آغاز کنیم . در اين رابطه ، آيت ا... خامنه اي رهبر انقلاب اسلامي مي فرمايد :
« باید توجه داشته باشیم که خداوند دگرگونی هر پدیده ای در عالم را ، به دست انسان قرار داده و همه تحول ها با اراده انسان انجام می شود . انسان اگر بخواهد در وضعیت جامعه ، کشور و زندگی خود ، تحول ایجاد کند ، باید این تحول را از خود آغاز کند . تحول اخلاقی ، تحول درونی ، رفتن به سوی صفا و انسانیت ، عبودیت پروردگار و تسلیم در مقابل اراده آفریننده هستی ، که این تحول ، سعادت انسانها را تضمین می کند . »

بنابراین فصل بهار ، فصل نو شدن است و نوروز نيز ، حکایت نو شدن و نو خاستن است و مجالی برای بيدار شدن و كسب معرفت، چنانکه رسول گرامی اسلام فرموده است :
" آن کس که با تغییر و تحول دنیا از وضعی به وضع دیگر ، آگاه نشود ( از خواب بيدار نشود ) ، از غافل ترین مردم است . "

نوروز خواهشی برای تغییر و سبز شدن است . از همین رو ، هنگام تحویل سال ، دست به دعا بر می داریم و از خداوند می خواهیم که عالي ترین شکل تحول را در ما ايجاد كند . حتي اگر وضعيت نيکويي داشته باشيم ، نيکوتر از آن را طلب مي كنيم : " یا مقلب القلوب والابصار ، یا مدبراللیل والنهار ، یا محول الحول والاحول ، حوّل حالنا الی احسن الحال "
" ای دگرگون کننده قلبها و دیده ها ، ای تدبیر كننده شب و روز ، ای متحول کننده حال و احوال ، حال ما را به بهترین حالت دگرگون ساز . »

بهار درس خداشناسی و معاد و تکامل است . قرآن کريم ، فصل سبز بهار را ، نمودی روشن از زندگی دوباره در روز واپسین معرفي می كند . در سوره فاطر آیه 9 می خوانیم : « خداوند کسی است که بادها را فرستاد تا ابرهایی را به حرکت درآورند . سپس ما این ابرها را به سوی زمین مرده اي راندیم و به وسیله آن ، زمین را پس از مردنش زنده می کنیم . رستاخیز نیز همین گونه است . »
علامه طباطبایی ، مفسر بزرگ قرآن می نویسد : " خداوند بعثت در روز قیامت و زنده شدن مردگان را ، به احیای زمین تشبیه کرده است تا بفهماند همانگونه که زمین ، هر سال یک دوره زندگی را شروع می کند و در آخر دوباره می میرد ، انسانها هم همین گونه اند . وقتی دوران زندگی شان در زمین بسر رسید ، دوباره در روز رستاخیز ، پس از آنکه زنده شدند ، روی زمین پخش می شوند . " از همین رو ، سفارش شده است که با دیدن بهار ، معاد و رستاخیز را به ياد آوريد .

اگر انسانها از این طبیعت زیبا درس بیاموزند ، در این صورت است که سرآغاز این دگرگوني را می توان روز برتر و نوروز نامید و در آن به جشن و سرور پرداخت . اگر انسانها خود را با تحول طبیعت ، همگام و همگون سازند ، چنین نورزوی سرشار از مبارکی خواهد بود و باید گفت : نوروزتان مبارک "
دشت و صحرا سبز و زیبا از بهار
چهره ها خندان ز دیدار نگار
کوچه ها پرشور و غوغا می شود
عشق های تازه برپا می شود .

حافظ ضمن ستايش اين همه زيبايي و حُسن در فصل بهار ، اعتقاد دارد زیبایی و شادابی گل و به طور کلی طبیعت ، اگرچه دل انگیز است ، اما انسان عاقل نباید به آن فریفته شود . چون این همه زیبایی ناپایدار است و آمدن و رفتن فصل ها ، نشان دهنده آن است که نسل های بشری پی درپی می آیند و می روند . در این میان ، انسان می آموزد که به چیزهای ناپایدار اعتماد نکند ، بلکه این فرصت پیش آمده را غنیمت شمرد .
چو در رویت بخندد گل ، فریب وی مخور بلبل
که بر گل اعتمادی نیست ، اگر حُسن جهان دارد

منبع:http://dari.irib.ir

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


50 مورد از نشانه هاي خدا و زيبايي هاي هستي
چهار شنبه 30 اسفند 1391 ساعت 11:38 | بازدید : 916 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

50 مورد از نشانه هاي خدا و زيبايي هاي هستي

 

برای دیدن این متن زیبا به ادامه مطلب بروید.....

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


آیاتی درباره عشق و دوست داشتن
دو شنبه 28 اسفند 1391 ساعت 22:10 | بازدید : 1468 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

واژه عشق در قرِآن

دوستت دارم خدا



واژه «عشق» و مشتقات آن، در قرآن نیامده; امّا كلمه محبت)دوست داشتن) مورد عنایت و توجه خاص قرآن كریم قرار گرفته است تا آنجا كه واژه "حُبّ" (دوستى) و مشتقات آن بیش از صد بار در قرآن كریم به كار رفته و هر جا كه لازم بوده از معناى عشق (شدت دوستى) تعبیر شود، از مادّه حبّ با قرینه لفظى یا معنوى استفاده شده است; مانند: «وَ الَّذِینَ ءَامَنُواْ أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّه...;(بقره، 165) و كسانى كه ایمان آورده اند، محبت بیشترى به خدا دارند...» «...قَدْ شَغَفَهَا حُبًّا...;(یوسف،30) سخت خاطرخواه او شده است.» «وَ تُحِبُّونَ الْمَالَ حُبًّا جَمًّا;(فجر، 20) و مال را دوست دارید، دوست داشتنى بسیار.»
در قرآن كریم، دو نوع عشق مورد توجه قرار گرفته است:

الف) عشق صحیح یا آسمانى و حقیقى; ب) عشق باطل یا زمینى و مجازى.....
 

برای دیدن بقیه متن به ادامه مطلب بروید......

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تعداد و نامهای درهای بهشت و دوزخ را ذکر کنید (از اذن ورود).
پنج شنبه 17 اسفند 1391 ساعت 18:58 | بازدید : 1514 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

تعداد و نامهای درهای بهشت و دوزخ را ذکر کنید (از اذن ورود).

۱- در آیات متعددی از قرآن کریم آمده است که برای بهشت و جهنم درهائی وجود دارد از جمله در این دو آیه: «و سیق الذین کفروا الی جهنم زمرا حتی اذا جاءوها فتحت ابوابها؛ و کسانی که کافر شدند گروه گروه به سوی جهنم رانده می شوند وقتی به دوزخ رسیدند درهای آن گشوده می شود»(زمر، آیه ۷۱)؛ «و سیق الذین اتقوا ربهم الی الجنه زمرا حتی اذا جاءوها و فتحت ابوابها؛ و کسانی که تقوای الهی پیشه کردند گروه گروه به سوی بهشت برده می شوند و هنگامی که به آن می رسند درهای بهشت گشوده می شود».(همان، آیه ۷۳)
اما در خصوص تعداد این درها قرآن کریم در باره بهشت ساکت است ولی در مورد جهنم تنها در یک آیه آمده است که دارای هفت در است: «ان جهنم لموعدهم اجمعین، لها سبعه ابواب لکل باب منهم جزء مقسوم؛ و دوزخ میعادگاه همه آنهاست هفت در دارد و برای هر دری گروه معینی از آنها تقسیم شده اند».(حجر، آیه ۴۳ و ۴۴)
۲- مطلب دیگر آن که وجود درهای متعدد برای بهشت و جهنم به دلیل مراتب اعمال خوب و بد و درجات افراد دارای طبقات است که با میزان اعمال خوب یا بد افراد متفاوت است مثلا درباره منافقان آمده است که آنان در پائین ترین درکات دوزخ قرار دارند: «ان المنافقین فی الدرک اللسفل من النار»(نساء، آیه ۱۴۵؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰-تفسیر نمونه، ج۱۰، ص ۱۹۴ و ۱۹۵ و ج۱۱، ص۷۴) و نیز درباره مؤمنان قرآن می فرماید هر عمل نیکی که از آن سر می زند به یکی از درها و درجه های بهشت راه می یابند به عنوان نمونه به هشت عامل ورود به بهشت در سوره رعد اشاره فرموده است که عبارتند از رعایت عهد و پیمان، صله ارحام، خوف الهی، ترس از بد عاقبتی، صبر در راه خدا، بر پا داشتن نماز، انفاق کردن و بدی را با خوبی پاسخ گفتن.(رعد، آیات ۲۰-۲۳؛ برای آگاهی بیشتر ر.ک: تفسیر نمونه ج۱۰ ص۱۹۴ و ۱۹۵)
۳- مطابق برخی آیات و روایات هر یک از این درهای بهشت و جهنم به اسمی خوانده می شوند مثلا حضرت رسول -صلی الله علیه و آله- فرمود: یکی از درهای بهشت «ریان» (به معنی شاداب، سیراب) نام دارد که فقط روزه داران از آن وارد می شوند. در دیگر «معروف» نام دارد که اهل معروف و کارهای خیر از آن وارد می شوند. در دیگر «صبر» است و نیز در دیگر آن «شکر» است. در دیگر بهشتی «بلا» نام دارد و در دیگر آن «اعظم» است که مخصوص پارسایان و پرهیزکاران است.(میزان الحکمه ج۱ ص ۴۳۱ ح۲۵۹۵) و نیز در بیانی امام محمد باقر -علیه السلام- نامهای درهای جهنم را چنین بازگو می فرماید:
۱- در اعلی جهنم جهیم نام دارد.
۲- لظی (پوست بدنت و صورت را می برد).
۳- سقر (آتش داغ).
۴- حطمه (آتش افروخته).
۵- هاویه (آتش سوزان).
۶- سعیر (سوزان).
۷- جهنم(همان ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛ گفتنی است که تمام این اسامی به ترتیب در سوره های مائده آیه ۱۰ و معراج آیه ۱۵ و مدثر آیه ۴۲ و همزه آیه ۵ و قارعه آیه ۹ و حج آیه ۴ و مانند آن آمده است).
۴- همان طو ر که اشاره شد جهنم دارای هفت در بوده و مطابق روایات(خصال صدوق ج۲ ص۴۰۸ باب الثمانیه ح۶) بهشت دارای هشت در می باشد این تفاوت بیانگر آن است که راههای نیل به بهشت بیش از جهنم است زیرا رحمت خداوند بر غضبش پیشی دارد (یا من سبقت رحمته غضبه)(دعای جوشن کبیر)
۵- نکته آخر، اسامی درهای جهنم و بهشت منحصر به آنجه ذکر شد نیست بلکه اسمهای دیگری نیز گفته اند و حتی این که کدام در از بهشت و یا جهنم مخصوص چه افراد یا گروهی است یاد شده است.
- برای مطالعه بیشتر ر.ک: خصال صدوق ۲، باب السبعه، ص۳۶۱، و باب الثمانیه ص۴۰۸

جهنم, بهشت, آیه, درهای, دارد, دیگر, برای, این, شوند, گروه, باب, نام, دارای, دوزخ, نیز, آمده, حتی, بیشتر, آتش, قرآن, افراد, آیات, هفت, نمونه, تفسیر, هشت, یکی, های, فرماید, راه, مخصوص, خصال, اسامی, صدوق, ص۴۰۸, الثمانیه, همان, سوزان, مطابق, اشاره, روایات, علیه, وارد, سوره, «ان, زمرا, الی, اذا, جاءوها, فتحت, الذین, سیق, نامهای, ورود, کریم, وجود, ابوابها؛, کسانی, خوب, اعمال, میزان, مثلا, درباره, شده, تعداد, سوی, گشوده, شود», درها, آگاهی, است که, در دیگر, می شوند, بهشت و, نام دارد, آمده است, درهای بهشت, ر ک, و نیز, از آن, دیگر آن, بیشتر ر, و جهنم, هفت در, اعمال خوب, جهنم به, دارد که, در سوره, گشوده می, به بهشت, به سوی, ابوابها؛ و, فتحت ابوابها؛, و کسانی, کسانی که, گروه به, گروه گروه, می شود», آن وارد, برای آگاهی, می فرماید, و ۱۹۵, باب الثمانیه, خصال صدوق, دارای هفت, اذا جاءوها, شوند در, وارد می, درهای جهنم, دارد و, نیز در, آگاهی بیشتر, یکی از, «و سیق, و دوزخ, برای بهشت, ۱ در, قرآن کریم, حتی اذا, سیق الذین, زمرا حتی, نامهای درهای, را چنین, چنین بازگو, دارد ۲, ج۱۰ ص۱۹۴, السلام نامهای, جهنم را, بازگو می, علیه السلام, در اعلی, جهنم جهیم, فرماید ۱, جهیم نام, اعلی جهنم, مطابق برخی, بیانی امام, آیات و, در بیانی, ح۲۵۹۵ و, و روایات, امام محمد, محمد باقر, ۳ مطابق, ۱۹۵ ۳, ۲ لظی, برخی آیات, باقر علیه, ص۱۹۴ و, و صورت, سوزان ۶, ۶ سعیر, آتش سوزان, هاویه آتش, افروخته ۵, ۵ هاویه, سعیر سوزان, سوزان ۷, ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛, تفسیر نمونه, همان ص۴۷۱, جهنم همان, ۷ جهنم, آتش افروخته, حطمه آتش, نمونه ج۱۰, را می, صورت را, ۴۳۱ ح۲۵۹۵, پوست بدنت, بدنت و, می برد, برد ۳, داغ ۴, ۴ حطمه, آتش داغ, سقر آتش, ۳ سقر, لظی پوست, الحکمه ج۱, شوند مثلا, خوانده می, مثلا حضرت, روزه داران, فقط روزه, حضرت رسول, داران از, اسمی خوانده, «معروف» نام, که اهل, دیگر «معروف», این درهای, به اسمی, که فقط, رسول صلی, بهشت «ریان», «ریان» به, و آله, آله فرمود, از درهای, فرمود یکی, به معنی, علیه و, الله علیه, صلی الله, سیراب نام, شاداب، سیراب, معنی شاداب،, اهل معروف, معروف و, مخصوص پارسایان, پارسایان و, که مخصوص, «اعظم» است, و در, آن «اعظم», و پرهیزکاران, هر یک, روایات هر, ج۱ ص, میزان الحکمه, است میزان, پرهیزکاران است, «بلا» نام, بهشتی «بلا», «صبر» است, است و, دیگر «صبر», خیر از, و کارهای, کارهای خیر, ح۲۹۰۴؛ گفتنی, از این, دیگر بهشتی, یک از, است در, «شکر» است, آن «شکر», ص ۴۳۱, آیه ۱۵, اسامی درهای, جهنم و, و بهشت, آخر، اسامی, نکته آخر،, کبیر ۵, ۵ نکته, بهشت منحصر, منحصر به, نیست بلکه, بلکه اسمهای, اسمهای دیگری, شد نیست, ذکر شد, به آنجه, آنجه ذکر, جوشن کبیر, دعای جوشن, رحمت خداوند, خداوند بر, بر غضبش, زیرا رحمت, است زیرا, از جهنم, جهنم است, غضبش پیشی, پیشی دارد, رحمته غضبه, غضبه دعای, سبقت رحمته, من سبقت, دارد یا, یا من, دیگری نیز, نیز گفته, برای مطالعه, مطالعه بیشتر, ک خصال, است برای, شده است, است یاد, یاد شده, صدوق ۲،, ۲، باب, الثمانیه ص۴۰۸, ص۴۰۸ , و باب, ص۳۶۱، و, باب السبعه،, السبعه، ص۳۶۱،, گروهی است, یا گروهی, این که, که کدام, کدام در, حتی این, و حتی, گفته اند, اند و, در از, از بهشت, چه افراد, افراد یا, مخصوص چه, جهنم مخصوص, و یا, یا جهنم, بیش از, بهشت بیش, آیه ۵, ۵ و, و قارعه, همزه آیه, و همزه, آیه ۴۲, ۴۲ و, قارعه آیه, آیه ۹, ۴ و, و مانند, آیه ۴, حج آیه, ۹ و, و حج, مدثر آیه, و مدثر, به ترتیب, ترتیب در, سوره های, اسامی به, این اسامی, که تمام, تمام این, های مائده, مائده آیه, ک تفسیر, ۱۵ و, معراج آیه, و معراج, آیه ۱۰, ۱۰ و, مانند آن, آن آمده, هشت در, در می, می باشد, دارای هشت, بهشت دارای, الثمانیه ح۶, ح۶ بهشت, باشد این, این تفاوت, راههای نیل, نیل به, که راههای, آن است, تفاوت بیانگر, بیانگر آن, ص۴۰۸ باب, ج۲ ص۴۰۸, ر که, که اشاره, اشاره شد, طو ر, همان طو, است ۴, ۴ همان, شد جهنم, جهنم دارای, روایات خصال, صدوق ج۲, مطابق روایات, و مطابق, در بوده, بوده و, گفتنی است, عاقبتی، صبر, ولی در, در مورد, مورد جهنم, است ولی, ساکت است, باره بهشت, بهشت ساکت, جهنم تنها, تنها در, در است, است «ان, که دارای, آیه آمده, در یک, یک آیه, در باره, کریم در, بهشت گشوده, شود» همان،, همان، آیه, رسند درهای, می رسند, به آن, آن می, آیه ۷۳, ۷۳ اما, این درها, درها قرآن, تعداد این, خصوص تعداد, اما در, در خصوص, «ان جهنم, جهنم لموعدهم, معینی از, از آنها, آنها تقسیم, گروه معینی, دری گروه, برای هر, هر دری, تقسیم شده, شده اند», و ۴۴, ۴۴ ۲, ۴۳ و, آیه ۴۳, اند» حجر،, حجر، آیه, و برای, در دارد, ابواب لکل, لکل باب, سبعه ابواب, لها سبعه, لموعدهم اجمعین،, اجمعین، لها, باب منهم, منهم جزء, همه آنهاست, آنهاست هفت, میعادگاه همه, دوزخ میعادگاه, جزء مقسوم؛, مقسوم؛ و, که به, هنگامی که, در این, این دو, دو آیه, جمله در, از جمله, وجود دارد, دارد از, آیه «و, الذین کفروا, که کافر, کافر شدند, جاءوها فتحت, جهنم زمرا, کفروا الی, الی جهنم, درهائی وجود, جهنم درهائی, کنید از, از اذن, ذکر کنید, را ذکر, و نامهای, دوزخ را, اذن ورود, ورود ۱, کریم آمده, که برای, از قرآن, متعددی از, در آیات, آیات متعددی, شدند گروه, سوی جهنم, و فتحت, که تقوای, تقوای الهی, جاءوها و, الجنه زمرا, ربهم الی, الی الجنه, الهی پیشه, پیشه کردند, شوند و, و هنگامی, برده می, بهشت برده, کردند گروه, سوی بهشت, اتقوا ربهم, الذین اتقوا, به دوزخ, دوزخ رسیدند, وقتی به, شوند وقتی, جهنم رانده, رانده می, رسیدند درهای, درهای آن, ۷۱ ؛, ؛ «و, آیه ۷۱, زمر، آیه, آن گشوده, شود» زمر،, ۲ مطلب, مطلب دیگر, به هشت, هشت عامل, عامل ورود, نمونه به, عنوان نمونه, یابند به, به عنوان, ورود به, بهشت در, که عبارتند, عبارتند از, فرموده است, اشاره فرموده, سوره رعد, رعد اشاره, می یابند, راه می, سر می, می زند, آن سر, که از, عمل نیکی, نیکی که, زند به, به یکی, های بهشت, بهشت راه, درجه های, و درجه, از درها, درها و, از رعایت, رعایت عهد, کردن و, و بدی, بدی را, انفاق کردن, نماز، انفاق, پا داشتن, داشتن نماز،, را با, با خوبی, آیات ۲۰, ۲۰ ۲۳؛, رعد، آیات, گفتن رعد،, خوبی پاسخ, پاسخ گفتن, بر پا, خدا، بر, ارحام، خوف, خوف الهی،, صله ارحام،, پیمان، صله, عهد و, و پیمان،, الهی، ترس, ترس از, در راه, راه خدا،, صبر در, تعداد و, از بد, بد عاقبتی،, هر عمل, فرماید هر, یا بد, بد افراد, افراد متفاوت, خوب یا, میزان اعمال, که با, با میزان, متفاوت است, است مثلا, آنان در, در پائین, که آنان, منافقان آمده, مثلا درباره, درباره منافقان, طبقات است, دارای طبقات, متعدد برای, به دلیل, درهای متعدد, وجود درهای, آن که, که وجود, دلیل مراتب, مراتب اعمال, درجات افراد, افراد دارای, و درجات, بد و, خوب و, و بد, پائین ترین, ترین درکات, ج۱۰، ص, ص ۱۹۴, ۱۹۴ و, نمونه، ج۱۰،, تفسیر نمونه،, ج۱۲، ص۱۷۰, ص۱۷۰ تفسیر, ۱۹۵ و, و ج۱۱،, مؤمنان قرآن, قرآن می, درباره مؤمنان, نیز درباره, ج۱۱، ص۷۴, ص۷۴ و, المیزان، ج۱۲،, ک المیزان،, «ان المنافقین, المنافقین فی, دارند «ان, قرار دارند, درکات دوزخ, دوزخ قرار, فی الدرک, الدرک اللسفل, آیه ۱۴۵؛, ۱۴۵؛ برای, نساء، آیه, النار» نساء،, اللسفل من, من النار», ۲۳؛ برای, آمده است که, بیشتر ر ک, بهشت و جهنم, و کسانی که, گروه گروه به, گروه به سوی, ابوابها؛ و کسانی, دارای هفت در, «و سیق الذین, نام دارد که, زمرا حتی اذا, حتی اذا جاءوها, از آن وارد, برای آگاهی بیشتر, آگاهی بیشتر ر, و نیز در, در دیگر آن, شوند در دیگر, می شوند در, آن وارد می, گشوده می شود», وارد می شوند, برای بهشت و, فتحت ابوابها؛ و, درهای بهشت و, و جهنم به, ۵ هاویه آتش, افروخته ۵ هاویه, هاویه آتش سوزان, ج۱ ص ۴۳۱, است میزان الحکمه, میزان الحکمه ج۱, الحکمه ج۱ ص, حطمه آتش افروخته, ح۲۵۹۵ و نیز, نیز در بیانی, در بیانی امام, ۴۳۱ ح۲۵۹۵ و, ص ۴۳۱ ح۲۵۹۵, پرهیزکاران است میزان, ۴ حطمه آتش, آتش افروخته ۵, و پرهیزکاران است, دیگر آن «اعظم», سعیر سوزان ۷, آن «اعظم» است, و در دیگر, دارد و در, «بلا» نام دارد, نام دارد و, ۶ سعیر سوزان, «اعظم» است که, مخصوص پارسایان و, پارسایان و پرهیزکاران, که مخصوص پارسایان, است که مخصوص, سوزان ۶ سعیر, آتش سوزان ۶, داغ ۴ حطمه, بیانی امام محمد, ۱ در اعلی, در اعلی جهنم, اعلی جهنم جهیم, صورت را می, فرماید ۱ در, را می برد, می فرماید ۱, جهنم جهیم نام, جهیم نام دارد, پوست بدنت و, بدنت و صورت, لظی پوست بدنت, ۲ لظی پوست, نام دارد ۲, دارد ۲ لظی, بازگو می فرماید, چنین بازگو می, علیه السلام نامهای, السلام نامهای درهای, نامهای درهای جهنم, آتش داغ ۴, باقر علیه السلام, امام محمد باقر, محمد باقر علیه, درهای جهنم را, سقر آتش داغ, برد ۳ سقر, می برد ۳, را چنین بازگو, جهنم را چنین, ۳ سقر آتش, بهشتی «بلا» نام, و صورت را, دیگر «صبر» است, به اسمی خوانده, اسمی خوانده می, خوانده می شوند, جهنم به اسمی, این درهای بهشت, هر یک از, یک از این, از این درهای, می شوند مثلا, شوند مثلا حضرت, الله علیه و, علیه و آله, و آله فرمود, صلی الله علیه, رسول صلی الله, مثلا حضرت رسول, حضرت رسول صلی, روایات هر یک, و روایات هر, ر ک تفسیر, ک تفسیر نمونه, تفسیر نمونه ج۱۰, ۲۳؛ برای آگاهی, ۲۰ ۲۳؛ برای, رعد، آیات ۲۰, آیات ۲۰ ۲۳؛, نمونه ج۱۰ ص۱۹۴, ج۱۰ ص۱۹۴ و, مطابق برخی آیات, برخی آیات و, آیات و روایات, ۳ مطابق برخی, ۱۹۵ ۳ مطابق, ص۱۹۴ و ۱۹۵, و ۱۹۵ ۳, آله فرمود یکی, فرمود یکی از, کارهای خیر از, خیر از آن, در دیگر «صبر», و کارهای خیر, معروف و کارهای, که اهل معروف, اهل معروف و, سوزان ۷ جهنم, «صبر» است و, «شکر» است در, است در دیگر, در دیگر بهشتی, آن «شکر» است, دیگر آن «شکر», است و نیز, نیز در دیگر, دارد که اهل, «معروف» نام دارد, «ریان» به معنی, به معنی شاداب،, معنی شاداب، سیراب, بهشت «ریان» به, درهای بهشت «ریان», یکی از درهای, از درهای بهشت, شاداب، سیراب نام, سیراب نام دارد, داران از آن, در دیگر «معروف», دیگر «معروف» نام, روزه داران از, فقط روزه داران, دارد که فقط, که فقط روزه, دیگر بهشتی «بلا», که تمام این, نکته آخر، اسامی, آخر، اسامی درهای, اسامی درهای جهنم, ۵ نکته آخر،, کبیر ۵ نکته, غضبه دعای جوشن, دعای جوشن کبیر, جوشن کبیر ۵, درهای جهنم و, جهنم و بهشت, ذکر شد نیست, شد نیست بلکه, نیست بلکه اسمهای, آنجه ذکر شد, به آنجه ذکر, و بهشت منحصر, بهشت منحصر به, منحصر به آنجه, رحمته غضبه دعای, سبقت رحمته غضبه, از جهنم است, جهنم است زیرا, است زیرا رحمت, بیش از جهنم, بهشت بیش از, راههای نیل به, نیل به بهشت, به بهشت بیش, زیرا رحمت خداوند, رحمت خداوند بر, دارد یا من, یا من سبقت, من سبقت رحمته, پیشی دارد یا, غضبش پیشی دارد, خداوند بر غضبش, بر غضبش پیشی, بلکه اسمهای دیگری, اسمهای دیگری نیز, برای مطالعه بیشتر, مطالعه بیشتر ر, ر ک خصال, است برای مطالعه, شده است برای, گروهی است یاد, است یاد شده, یاد شده است, ک خصال صدوق, خصال صدوق ۲،, ص۳۶۱، و باب, و باب الثمانیه, باب الثمانیه ص۴۰۸, السبعه، ص۳۶۱، و, باب السبعه، ص۳۶۱،, صدوق ۲، باب, ۲، باب السبعه،, یا گروهی است, افراد یا گروهی, حتی این که, این که کدام, که کدام در, و حتی این, اند و حتی, دیگری نیز گفته, نیز گفته اند, گفته اند و, کدام در از, در از بهشت, جهنم مخصوص چه, مخصوص چه افراد, چه افراد یا, یا جهنم مخصوص, و یا جهنم, از بهشت و, بهشت و یا, که راههای نیل, است که راههای, آیه ۴۲ و, ۴۲ و همزه, و همزه آیه, مدثر آیه ۴۲, و مدثر آیه, معراج آیه ۱۵, آیه ۱۵ و, ۱۵ و مدثر, همزه آیه ۵, آیه ۵ و, ۹ و حج, و حج آیه, حج آیه ۴, آیه ۹ و, قارعه آیه ۹, ۵ و قارعه, و قارعه آیه, و معراج آیه, ۱۰ و معراج, است که تمام, گفتن رعد، آیات, تمام این اسامی, گفتنی است که, ح۲۹۰۴؛ گفتنی است, جهنم همان ص۴۷۱, همان ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛, ص۴۷۱ ح۲۹۰۴؛ گفتنی, این اسامی به, اسامی به ترتیب, های مائده آیه, مائده آیه ۱۰, آیه ۱۰ و, سوره های مائده, در سوره های, به ترتیب در, ترتیب در سوره, آیه ۴ و, ۴ و مانند, الثمانیه ح۶ بهشت, ح۶ بهشت دارای, بهشت دارای هشت, باب الثمانیه ح۶, ص۴۰۸ باب الثمانیه, خصال صدوق ج۲, صدوق ج۲ ص۴۰۸, ج۲ ص۴۰۸ باب, دارای هشت در, هشت در می, تفاوت بیانگر آن, بیانگر آن است, آن است که, این تفاوت بیانگر, باشد این تفاوت, در می باشد, می باشد این, روایات خصال صدوق, مطابق روایات خصال, ۴ همان طو, همان طو ر, طو ر که, است ۴ همان, آمده است ۴, و مانند آن, مانند آن آمده, آن آمده است, ر که اشاره, که اشاره شد, در بوده و, بوده و مطابق, و مطابق روایات, هفت در بوده, جهنم دارای هفت, اشاره شد جهنم, شد جهنم دارای, ۷ جهنم همان, داشتن نماز، انفاق, این درها قرآن, درها قرآن کریم, قرآن کریم در, تعداد این درها, خصوص تعداد این, ۷۳ اما در, اما در خصوص, در خصوص تعداد, کریم در باره, در باره بهشت, ولی در مورد, در مورد جهنم, مورد جهنم تنها, است ولی در, ساکت است ولی, باره بهشت ساکت, بهشت ساکت است, آیه ۷۳ اما, همان، آیه ۷۳, شوند و هنگامی, و هنگامی که, هنگامی که به, می شوند و, برده می شوند, به سوی بهشت, سوی بهشت برده, بهشت برده می, که به آن, به آن می, بهشت گشوده می, می شود» همان،, شود» همان، آیه, درهای بهشت گشوده, رسند درهای بهشت, آن می رسند, می رسند درهای, جهنم تنها در, تنها در یک, آنهاست هفت در, هفت در دارد, در دارد و, همه آنهاست هفت, میعادگاه همه آنهاست, مقسوم؛ و دوزخ, و دوزخ میعادگاه, دوزخ میعادگاه همه, دارد و برای, و برای هر, معینی از آنها, از آنها تقسیم, آنها تقسیم شده, گروه معینی از, دری گروه معینی, برای هر دری, هر دری گروه, جزء مقسوم؛ و, منهم جزء مقسوم؛, هفت در است, در است «ان, است «ان جهنم, که دارای هفت, است که دارای, در یک آیه, یک آیه آمده, آیه آمده است, «ان جهنم لموعدهم, جهنم لموعدهم اجمعین،, ابواب لکل باب, لکل باب منهم, باب منهم جزء, سبعه ابواب لکل, لها سبعه ابواب, لموعدهم اجمعین، لها, اجمعین، لها سبعه, کردند گروه گروه, پیشه کردند گروه, دارد از جمله, از جمله در, جمله در این, وجود دارد از, درهائی وجود دارد, که برای بهشت, و جهنم درهائی, جهنم درهائی وجود, در این دو, این دو آیه, کفروا الی جهنم, الی جهنم زمرا, جهنم زمرا حتی, الذین کفروا الی, سیق الذین کفروا, دو آیه «و, آیه «و سیق, است که برای, کریم آمده است, را ذکر کنید, ذکر کنید از, کنید از اذن, دوزخ را ذکر, و دوزخ را, و نامهای درهای, نامهای درهای بهشت, بهشت و دوزخ, از اذن ورود, اذن ورود ۱, متعددی از قرآن, از قرآن کریم, قرآن کریم آمده, آیات متعددی از, در آیات متعددی, ورود ۱ در, ۱ در آیات, اذا جاءوها فتحت, جاءوها فتحت ابوابها؛, الذین اتقوا ربهم, اتقوا ربهم الی, ربهم الی الجنه, سیق الذین اتقوا, ؛ «و سیق, زمر، آیه ۷۱, آیه ۷۱ ؛, ۷۱ ؛ «و, الی الجنه زمرا, الجنه زمرا حتی, که تقوای الهی, تقوای الهی پیشه, الهی پیشه کردند, کسانی که تقوای, و فتحت ابوابها؛, اذا جاءوها و, جاءوها و فتحت, شود» زمر، آیه, می شود» زمر،, به سوی جهنم, سوی جهنم رانده, جهنم رانده می, شدند گروه گروه, کافر شدند گروه, کسانی که کافر, که کافر شدند, رانده می شوند, می شوند وقتی, رسیدند درهای آن, درهای آن گشوده, آن گشوده می, دوزخ رسیدند درهای, به دوزخ رسیدند, شوند وقتی به, وقتی به دوزخ, تقسیم شده اند», شده اند» حجر،, بهشت راه می, راه می یابند, می یابند به, های بهشت راه, درجه های بهشت, از درها و, درها و درجه, و درجه های, یابند به عنوان, به عنوان نمونه, عامل ورود به, ورود به بهشت, به بهشت در, هشت عامل ورود, به هشت عامل, عنوان نمونه به, نمونه به هشت, یکی از درها, به یکی از, قرآن می فرماید, می فرماید هر, فرماید هر عمل, مؤمنان قرآن می, درباره مؤمنان قرآن, ص۷۴ و نیز, و نیز درباره, نیز درباره مؤمنان, هر عمل نیکی, عمل نیکی که, سر می زند, می زند به, زند به یکی, آن سر می, از آن سر, نیکی که از, که از آن, بهشت در سوره, در سوره رعد, خدا، بر پا, بر پا داشتن, پا داشتن نماز،, راه خدا، بر, در راه خدا،, بد عاقبتی، صبر, عاقبتی، صبر در, صبر در راه, تعداد و نامهای, نماز، انفاق کردن, را با خوبی, با خوبی پاسخ, خوبی پاسخ گفتن, بدی را با, و بدی را, انفاق کردن و, کردن و بدی, از بد عاقبتی،, ترس از بد, است که عبارتند, که عبارتند از, عبارتند از رعایت, فرموده است که, اشاره فرموده است, سوره رعد اشاره, رعد اشاره فرموده, از رعایت عهد, رعایت عهد و, ارحام، خوف الهی،, خوف الهی، ترس, الهی، ترس از, صله ارحام، خوف, پیمان، صله ارحام،, عهد و پیمان،, و پیمان، صله, ج۱۱، ص۷۴ و, و ج۱۱، ص۷۴, افراد دارای طبقات, دارای طبقات است, طبقات است که, درجات افراد دارای, و درجات افراد, خوب و بد, و بد و, بد و درجات, است که با, که با میزان, یا بد افراد, بد افراد متفاوت, افراد متفاوت است, خوب یا بد, اعمال خوب یا, با میزان اعمال, میزان اعمال خوب, اعمال خوب و, مراتب اعمال خوب, ۴۴ ۲ مطلب, ۲ مطلب دیگر, مطلب دیگر آن, و ۴۴ ۲, ۴۳ و ۴۴, اند» حجر، آیه, حجر، آیه ۴۳, آیه ۴۳ و, دیگر آن که, آن که وجود, جهنم به دلیل, به دلیل مراتب, دلیل مراتب اعمال, متعدد برای بهشت, درهای متعدد برای, که وجود درهای, وجود درهای متعدد, متفاوت است مثلا, است مثلا درباره, ر ک المیزان،, ک المیزان، ج۱۲،, المیزان، ج۱۲، ص۱۷۰, ۱۴۵؛ برای آگاهی, آیه ۱۴۵؛ برای, من النار» نساء،, النار» نساء، آیه, نساء، آیه ۱۴۵؛, ج۱۲، ص۱۷۰ تفسیر, ص۱۷۰ تفسیر نمونه،, ۱۹۴ و ۱۹۵, و ۱۹۵ و, ۱۹۵ و ج۱۱،, ص ۱۹۴ و, ج۱۰، ص ۱۹۴, تفسیر نمونه، ج۱۰،, نمونه، ج۱۰، ص, اللسفل من النار», الدرک اللسفل من, که آنان در, آنان در پائین, در پائین ترین, است که آنان, منافقان آمده است, مثلا درباره منافقان, درباره منافقان آمده, پائین ترین درکات, ترین درکات دوزخ, «ان المنافقین فی, المنافقین فی الدرک, فی الدرک اللسفل, دارند «ان المنافقین, قرار دارند «ان, درکات دوزخ قرار, دوزخ قرار دارند, پاسخ گفتن رعد،

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


حسادت و ريشه هاي آن از نگاه قرآن
پنج شنبه 17 اسفند 1391 ساعت 12:27 | بازدید : 1403 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

حسادت و ريشه هاي آن از نگاه قرآن

 

نقل از:خليل منصوري

زمينه هاي بروز حسادت حسادت به معناي آرزو كردن زوال نعمت از كسي است كه استحقاق آن را دارد (مفردات ص 234) البته به معناي آرزوي ادامه يافتن فقدان نعمت، نقص و فقر و بدبختي و مانند آن براي ديگري نيز آمده است. (روح المعاني ج 16 جزء 30 ص 507) ولي بيشتر در معناي نخست به كار مي رود؛ زيرا حسود كسي است كه از وجود نعمتي در دست كسي ناخشنود است و دوست ندارد كه ديگري از نعمت و راحتي و آسايش و آرامش برخوردار باشد
و همواره آرزو مي كند كه نعمت وي به نقمت و سعادتش به شقاوت تبديل شود و حتي گاه براي تحقق آرزوي خويش نيز تلاش مي كند و مقدمات آن را فراهم مي آورد. از اين رو برخي از رفتارها و گفتارهاي وي نسبت به ديگري براي تحقق زوال نعمت از دست ديگري است.
حسادت ريشه بسياري از نابهنجاري هاي اجتماعي است. رفتارها و نابهنجاري هايي چون دروغگويي، تهمت، اهانت، تحقير، استكبار و مانند آن را مي توان در حسادت اشخاص جست و جو كرد. البته از آن جايي كه حسادت امري در حوزه روان شناسي اجتماعي است و رفتار و اعمال شخص در گروه و اجتماع بازتابي از روحيات و اخلاقيات فردي مي باشد مي بايست به آثار و بازتاب هاي آن در حوزه روان شناسي و اخلاق شخص نيز توجه كرد. بسياري از كساني كه دچار بيماري حسادت مي شوند از نظر رواني تحت تأثير آن قرار دارند و دچار خود كوچك بيني و كمبود، ناتواني، افسردگي و احساس بيهودگي مي شوند. از آن جايي كه نعمتي را در دست ديگري نمي توانند تحمل كنند و خود نيز از آن بي بهره اند و هرچه تلاش مي كنند نمي توانند آن را به دست آورند و يا از دست ديگري بيرون كنند از اين رو دچار روحيه شكست خورده مي شوند و در بلندمدت از ناتواني و احساس كمبود خويش دچار بيماري افسردگي و روان پريشي و بيهودگي و حقارت مي شوند. عقده حقارت مي تواند ريشه در همين حسادت و احساس كمبودهايي داشته باشد كه در دست ديگري مي يابد.
در نخستين بخش از مقاله حاضر به ويژگي هاي حسادت و پاره اي از آثار آن اشاره شد و بيان گرديد كه ريشه و خاستگاه بسياري از ناهنجاري هاي اجتماعي و فردي، حسادت مي باشد. در دومين بخش اين مقاله علل و عوامل و زمينه هاي بروز حسادت در افراد مورد بررسي قرار مي گيرد كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
قرآن كريم از برخي مسائل و امور به عنوان زمينه هاي پيدايش و شكل گيري حسادت در افراد ياد مي كند كه برخي از آنها عبارتند از:

ذكر فضايل ديگري

ذكر فضايل و خوبي هاي يك شخص موجب مي شود كه زمينه حسادت ديگران برانگيخته شود. تعريف و تمجيد بسيار و دايمي از فرزند خواهر و برادر و يا مرد و زني موجب مي شود تا حس حسادت در اطرافيان برانگيخته شود و شخص چون خود نمي تواند همانند آنان عمل كند و فضايلي را به دست آورد و نعمتي را تحقق بخشد، به روش عكس العمل و واكنش منفي رو مي آورد و رفتارهاي نابهنجار از خود بروز مي دهد.
در داستان فرزندان يعقوب و حسادت ايشان نسبت به حضرت يوسف(ع) دقيقاً به اين نكته پرورشي و تربيتي و اخلاقي اشاره شده است كه حضرت يعقوب(ع) با رفتارهاي خويش موجبات حسادت را در برادران برانگيخته است.
اگر حضرت يوسف(ع) در معرض قتل قرار گرفت و درنهايت با وساطت برادر بزرگ از مرگ نجات يافت و در چاه انداخته شد و سپس به عنوان برده به كاروانيان فروخته شد و موجبات جدايي پدر و فرزند خردسال فراهم آمد، ريشه برانگيخته شدن حسادت و زمينه هاي بروز آن را مي بايست در توجه بيش از اندازه يعقوب(ع) و ذكر فضايل و يادكرد آن حضرت دانست.
حضرت يعقوب(ع) با آن كه مي دانست حضرت يوسف(ع) به مقامات عالي دست خواهد يافت و از پيامبران خواهد شد و اين مسئله در خواب به يوسف(ع) بيان شده بود با اين همه از مسئله حسادت فرزندان خويش آگاه بود و لذا از يوسف(ع) مي خواهد كه اين فضيلت خويش را ياد نكند تا به گوش برادران نرسد. (يوسف آيه 5)

اظهار محبت بيش از اندازه

در تحليل قرآن از زمينه هاي بروز حسادت در اشخاص، مسئله اظهار محبت بيشتر به برخي به عنوان يكي از علل ذكر شده است. اين بدان معنا است كه براي اشخاص، كساني كه در محدوده دايره ارتباط اجتماعي قرار دارند همساني و عدم تفاوت، بيش از اندازه مهم و اساسي است. فرزندان اين توقع و انتظار را دارند كه از سوي پدر و مادر به طور مساوي و يكسان موردتوجه و اهتمام قرار گيرند و تبعيض و تفاوتي ميان ايشان و ديگر برادران نباشد.
گاه چگونگي برخورد، اين توهم را پديد مي آورد كه پدر و مادر ميان فرزندان تفاوت و تبعيض قايل شده اند اين توهم، زمينه بروز حسادت و يا رفتارهاي نابهنجار براي از ميان بردن اين نعمت و توجه خاص فراهم مي آورد. اين گونه است كه شخص افزون بر جداشدن از پدر و مادر به علت تبعيض و يا توهم تبعيض، كارهايي را انجام مي دهد تا زمينه جدايي بين پدر و فرزند موردتوجه، نيز تحقق يابد. اين گونه است كه حسادت باعث مي شود كه بسياري از نابهنجاري ها در رفتارهاي شخص در حوزه عمل اجتماعي پديد آيد و گاه دست به قتل و يا توطئه براي از ميدان به در كردن رقيب زند. اين كم ترين واكنش منفي است كه شخص از خود بروز مي دهد. واكنش دروني از اين خطرناك تر است و شخص گاه براي جلب توجه ديگري مانند پدر و مادر، رفتارهاي نابهنجار و زشتي را شروع مي كند تا بيش تر مورد اهتمام قرار گيرد واين گونه است كه فاصله هاي ميان پدر و فرزند روزبه روز افزون مي شود و درنهايت فرزند شكست خورده و سرافكنده از جنگ جلب محبت، دچار افسردگي و خودكشي مي شود.
در گفت وگويي كه قرآن از برادران يوسف درباره علل و انگيزه هاي قتل او و يا آدم ربايي و دوركردن فرزند از پدر بيان مي كند به اين نكته به صراحت و روشني اشاره شده كه پدر به ما كم توجه است و همه محبت و عشق خويش را به يوسف و برادرش مي بخشد: قالوا ليوسف و اخوه احب الي ابينا: گفتند يوسف و برادرش موردمحبت بيشتر پدر است. (يوسف آيه 8)
قرآن خطاب به مردمان اين هشدار را مي دهد كه اين گونه رفتار بسيار خطرساز و يكي از علل حسادت و رفتارهاي نابهنجار است. از اين رو مي فرمايد: لقد كان في يوسف و اخوته آيات للسائلين؛ در داستان وقايع يوسف و برادرانش نشانه ها و مطالب مهمي براي پرسشگران است. (يوسف آيه 7) به اين معنا اگر كسي پرسشي درباره چگونه رفتار پدر و مادر نسبت به فرزند و تربيت آنان دارد مي تواند به اين داستان از اين جنبه نيز بنگرد تا دريابد كه حسادت چگونه پيامدهاي خطرناكي را پديد مي آورد و تمامي اصول تربيتي را فرو مي پاشد و نتيجه را دگرگون مي سازد.

توهم حسادت زا

قرآن به اين مساله نيز مي پردازد كه در ايجاد و زمينه سازي حسادت و انگيزش آن لازم نيست تا مساله همان باشد كه اشخاصي كه دچار حسادت مي شوند تحليل و تجزيه مي كنند. به اين معنا كه گاه توهم و تحليل و تجزيه نادرست نيز مي تواند موجب حسادت شود. شخص هر چند كه به نظر خويش رفتاري مثبت نسبت به همگان دارد و در واقع نيز چنين است ولي اين بدان معنا نخواهد بود كه ديگران نيز همان تحليل و برداشت را داشته باشند. هرگونه رفتاري كه موجبات توهم تبعيض را پديد مي آورد مي تواند عامل مهمي در ايجاد حسادت باشد. از اين رو مي بايست هر از گاهي به ديدگاه و تحليل ديگران نيز توجه شود و در گفتمان ها و گفت و گوهاي روزانه ديدگاه ها و بينش هاي ديگران نسبت به مساله دانسته شود. بازخورد مهم رفتاري را مي توان در اين گفت و گوهاي دوستانه به دست آورد.
در واقع نياز نيست كه انسان رفتاري تبعيض آميز داشته باشد بلكه رفتاري كه موجبات توهم را فراهم مي آورد و تحليل نادرستي را برانگيزد نيز مي تواند در ايجاد حسادت نقش داشته باشد. قرآن در آيه 8 سوره يوسف به اين مساله از ديدگاه برادران يوسف مي پردازد و نشان مي دهد كه در تحليل و نگرش فرزندان نسبت به رفتار پدر چه چيزي مطرح است. آنان به صراحت پدر خويش را به گمراهي نسبت مي دهند و مي گويند كه (پدر با اين رفتار تبعيض آميز خويش، عدالت و حق را مراعات نكرده است؛ زيرا آنان گروهي كارآمد و توانا و مفيد هستند و خانواده ايشان بر نيروي آنها پايدار است در حالي كه به جاي آن كه از اين گروه مفيد تشكر و قدرداني شود پدر از دو بچه خردسال حمايت مي كند و آنان را مورد تشويق و محبت خويش قرارمي دهد. اين گونه رفتار پدر نشان دهنده آن است كه مسائل را به درستي تحليل نمي كند و فرزندان را بر پايه فعاليت ها و كارهاي مفيد مورد توجه قرار نمي دهد. از اين رو خروج از اعتدال و عدالت درباره رفتار پدر ثابت است و پدر در حقيقت در گمراهي است).
در تحليلي كه برادران از رفتار پدر خويش ارايه مي دهند به اين مساله توجه داده شده است كه از نظر آنان پدر قادر نيست تا رفتار درست تربيتي را در پيش گيرد و به جاي آن كه افراد و اشخاص مفيد را تشويق كند، به كساني توجه مي كند كه مفيد و كارآمد نيستند.
در اين جا به مساله نگرش و بينش و در حقيقت ملاك هاو معيارهاي سنجش و داوري نيز اشاره شده است. به سخن ديگر برادران با ملاك و معياري كه دارند به ارزيابي و تحليل مي پردازند. از نظر آنان ملاك برتري و تشويق مي بايست كارآيي و مفيد بودن باشد؛ در حالي از نظر پدر ملاك و معيار، امري ديگر است. خردسالي دو فرزند موجب شده كه كم تر به فرزندان بزرگ توجه شود. به نظر يعقوب نيازي نيست كه برادران بزرگ و كامل و توانمند مورد توجه و اهتمام بيش تر قرار گيرند. اين مساله موجب شده است كه فرزندان بزرگ تر ناديده گرفته شوند. در حالي كه آيه به خوبي نشان مي دهد كه فرزندان در هر سني كه باشند و حتي پس از آن كه خود صاحب زن و فرزند مي باشند احساس نياز به محبت پدر و مادر دارند و هرگونه كوتاهي مي تواند آثار زيانباري داشته باشد.

ضعف خداشناسي

قرآن علت ديگري كه براي حسادت و زمينه هاي بروز و ظهور آن بيان مي كند مساله ضعف خداشناسي و جهل به حكمت تفاوت هاي موجود در ميان انسان هاست.
بسياري از افراد به علت وجود نعمتي چون مال و فرزند و خانه و مانند آن نسبت به ديگري حسادت مي ورزند. در حالي كه علت وجود تفاوت ها مي تواند مسائلي چون آزمون و ابتلا باشد. به اين معنا كه به برخي از اشخاص ثروت و مال داده مي شود تا دانسته شود چگونه با اين مال و ثروت خويش رفتار مي كند.
بسياري از كسان هنگامي كه در تنگدستي هستند از خدا مي خواهند كه ثروتي به ايشان بدهد تا به ديگران كمك كنند برخلاف كساني كه در حال حاضر از ثروت برخوردار هستند و كمكي نمي كنند. اين اشخاص هنگامي كه به ثروت دست مي يابند گذشته خويش را فراموش مي كنند و وعده ها را از ياد مي برند. اين در حالي است كه خداوند در مال هر كسي حداقل دو سهم براي دو گروه در نظر گرفته است. به اين معنا كه هر ثروت و مال كم و زياد، دو شريك طبيعي دارد يكي از آنان محرومان و ديگري سائلين هستند كه به جهاتي دست نياز به سوي اين و آن دراز مي كنند. اين دو گروه دست كم در هر ثروتي به عنوان حق، شريك هستند. (ذاريات آيات 19 و 20)
بنابراين آزمون و ابتلا و آزمايش مي تواند از علل برخورداري از نعمتي باشد. اين بدان معنا نيست كه آن نعمت براي وي نقمت و بلا نشود؛ چنان كه فقر و نداري نيز مي تواند براي كساني زمينه بروز استعدادها شود. بيل گيتس با بيست دلار خويش شركت معظمي را ايجاد كرد كه ميلياردها دلار مي ارزد. وي كارش را در اوج نداري شروع كرد و نرم افزار نخست خويش را در يك گاراژ نوشت. در حقيقت فقر و نداري موجب شد تا استعدادهاي خويش را بيابد و براي رهايي از مشكل مالي تلاش كند و اين گونه موفق شد.
بسياري از اموري كه انسان از خدا مي خواهد مي تواند براي او شر و بلا باشد و بسياري از اموري كه شر و بلا مي نمايد و انسان آن را ناخوش مي شمارد مي تواند براي او مفيد باشد: عسي ان تحبوا شينا و هو شر لكم و عسي ان تكر هوا شينا و هو خير لكم.
به هر حال يكي از علل حسادت نسبت به ديگري آشنا، مي تواند عدم آگاهي از حكمت خداوند باشد كه چرا يكي را سرمايه دار و ديگري را بينوا و يا كسي را شاه و ديگري را گدا مي كند. به يكي فضل و نعمتي مي دهد و از ديگري مي ستاند. (نساء آيه 32)

آگاهي ناقص و تحليل نادرست

آگاهي ناقص از مسايل و تحليل برخاسته از اين آگاهي و دانش اندك، عامل مهمي در انگيزش حسادت در انسان است. اين مسأله درمورد برادران يوسف نيز ديده شده و در آيات قرآني بدان پرداخته شده است.
انسان ها بدون آگاهي و دانش كامل از مسايل نسبت به ديگري حسادت مي ورزند و اين درحالي است كه شخص محسود ممكن است در وضعيت بدتر باشد و يا درحال گذر از آزموني قرار داشته باشد. دانش ناقص موجب مي شود تا براساس آن، تحليلي نادرست ارايه شود و در نتيجه، آن شخص مورد حسادت قرار گيرد. برادران يوسف نيز با اين گونه دانش ناقص خود به تحليل نادرستي رسيدند و نزديك بود برادر خويش را پس از ربايش بكشند.
پس حسادت مي تواند برخاسته از دانش و آگاهي اندك نسبت به امور و مسائل باشد و اين گونه است كه تحليل هاي نادرستي داده مي شود و براساس اين تحليل هاي نادرست، قضاوت و داوري هاي نادرست تر به عمل مي آيد و رفتارها و نابهنجاري ها شكل مي گيرد. بسياري از مخالفت ها برخاسته از كم دانشي و كم اطلاعي اشخاص به مسايل است. (نساء آيه51و54)

جهل نسبت به مشيت الهي

از ديگر عوامل انگيزش حسادت در انسان ها نسبت به آشنايان و دوستان و كساني كه با آنان ارتباط دارند، جهل و ناداني نسبت به نقش مشيت و اراده الهي در مسايل و امور هستي است. (بقره آيه105)
اگر انسان ها به اين مسأله يقين داشته و آگاه باشند كه خداوندي عليم و خبير و حكيم و قادر، جهان را مديريت مي كند، كم تر دچار حسادت مي شوند. اگر شخص به اين باور برسد كه برگي از درختي بدون علم و حكمت الهي نمي افتد به اين نتيجه خواهد رسيد كه بهره مندي اشخاصي از نعمتي به معناي آن است كه وي پاداش كاري را گرفته و يا در آزموني قرار گرفته و يا حكمتي ديگر در اين بين است كه وي از آن آگاه نيست و تنها خداوند آگاه و خبير و عالم و حكيم مي داند كه چه مي كند.
كسي كه باور داشته باشد كه خداوند هيچ كاري را بي حكمت و دليل و قصد و هدفي انجام نمي دهد به اين باور نيز خواهد رسيد كه او اگر به كسي نعمتي داده بر اساس حكمتي بوده است كه يا از آن آگاه خواهد شد و يا هرگز از آن آگاه نخواهد شد. بنابراين نمي بايست نسبت به وجود نعمتي در ديگري خود را به رنج اندازد و خواهان زوال و از ميان رفتن آن شود و نسبت به او حسادت بورزد.

شيطان همراه هميشگي حسود

ازنظر قرآن، شيطان دشمن آشكار و هميشگي انسان است. اين دشمن سوگند خورده، به هر راه و روشي مي كوشد تا به اهداف پليد خويش در گمراهي و تباهي بشر دست يابد. از اين رو همواره در كمين مردمان است و مي كوشد تا آنان را به هر طريقي گمراه و به دوزخ بفرستد. حسادت، يكي از ابزارهاي شيطان است. او با اين كار هم آرامش را از شخص حسود مي گيرد و هم رنج و زحمت را براي ديگراني كه محسود واقع مي شوند فراهم مي كند. اين گونه است كه قرآن از دشمن دروني آدمي يعني هواي نفس و دشمن وسوسه كننده بيروني باز مي دارد و هشدار مي دهد كه مواظب و مراقب باشند تا در دام شيطان نيافتند كه وي مي كوشد تا آنان را گرفتار و در بند كشد. (يوسف آيه5)
اين ها بخشي از آيات قرآني است كه به مسأله حسادت و زمينه هاي بروز و ظهور آن اشاره دارد. باشد كه باتوجه به دشمنان دروني و بيروني از اين بيماري خطرناك كه آدمي را از درون متلاشي و در جامعه دچار رنج و زحمت مي كند رهايي يابيم. حسادت نابهنجاري اجتماعي است كه آثار خطرناكي براي فرد و ديگري به دنبال دارد. به اميد آنكه با بهره گيري از بينش و نگرش قرآني، از شر و آسيب هاي فردي و اجتماعي آن در امان بمانيم.

 

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بهش و دوزخ در قرآن
چهار شنبه 16 اسفند 1391 ساعت 17:33 | بازدید : 959 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

بهشت 

در بهشت, باغهاى وسيع به پهناى آسمانها و زمين 1
و پوشيده از انواع درختها با همه گونه ميوه رسيده و در دسترس 2
و ساختمانهاى با شكوه 3
و نهرهاى آب زلال 4
و شير و عسل و شراب طهور 5,
و از چيزى كه مورد ميل و رغبت بهشتيان باشد 6
و فوق خواسته اى آنان وجود دارد7.

بهشتيان با لباسهاى حرير و پرنيان و انواع زينتها آراسته 8
و رودر روى يكديگر بر تختهاى مرصع و بسترهاى نرم, تكيه مى دهند 9
و به حمد و سپاس الهى مى پردازند 10
و سخن بيهوده اى بر زبان نمىآورند و نمى شنوند 11.
نه سرما ايشان را مىآزارد و نه گرما 12 ;
نه رنج و خستگى و ملالى دارند 13
و نه ترس و اندوهى 14,
و نه در دل, كينه و كدورتى 15.

پيش خدمتان زيبا در اطرافشان حركت مى كنند 16
و جامهاى شراب بهشتى به آنان مى نوشانند كه لذت و نشاط زايد الوصفى مى بخشد و هيچ گونه آفتى ندارد 17
و از انواع ميوه ها و گوشت مرغان, تناول مى كنند 18
و از مصاحبت همسران زيبا و مهربان و ناآلوده بهره مى برند 19.

و از همه بالاتر, از نعمت روحى رضوان الهى برخرودار مى شوند 20
و لطفهايى را از پروردگارشان دريافت مى دارند كه ايشان را غرق سرور مى سازد و هيچ كس نمى تواند تصورى از مرتبه آن سرور, داشته باشد 21.
و اين سعادت بى مانند و نعمتهاى وصف ناشدنى و رحمت و رضوان و قرب الهى براى هميشه ادامه خواهد يافت 22
و پايانى نخواهد داشت. 23.

 


دوزخ

دوزخ, جايگاه كافران و منافقاتى است كه هيچ نور ايمانى در دلهايشان وجود ندارد24,
و گنجايش آن, چنان است كه پس از دربرگرفتن همه تبهكاران, باز هم ((هل من مزيد))مى گويند 25!
سراسر آتش است و آتش, عذاب است و عذاب!!

شعله هاى آتش از هر سو زبانه مى كشد و صداى گوش خراش و خشم آلود آنها بر وحشت و اضطراب مى افزايد26
قيافه ها عبوس و درهم كشيده و سيه و زشت و چروكيده است 27
و حتى در چهره فرشتگان دوزخيان هم اثرى از مهر و عطوفت و نرمى ديده نمى شود. 28.
دوخيان با غل و زنجير و بندهاى آهنين, بسته شده اند 29
و آتش, سراپاى آنان را فرا گرفته, 30
و خودشان آتش گيره آنند 31.

در فضاى دوزخ جز آه و ناله و ضجه و فرياد دوزخيان و نهيب دوزخبانان, صدايى به گوش نمى رسد. 32,
و بر سرو روى تبهكاران, آب جوشان مى ريزند كه اندرون آنان را نيز ذوب مى كند 33
و هرگاه از فرط عطش و التهاب, درخواست آب كنند, آب داغ و آلوده و گنديده اى به آنان داده مى شود كه آن را با حصر و ولع مى نوشند34,
و غذايشان از درخت ((زقوم)) است كه از آتش مى رويد و خوردن آن بر سوزش اندرونشان مى افزايد35,
و لباسشان از ماده سياه و چسبنده اى است كه خود, موجب غذابشان مى گردد 36
و هم نشينان شياطين و جنيان گنهكارند كه آرزوى دورى از آنان را مى كنند.37,
و نسبت به يكديگر نيز لعن و نفرين مى فرستند. 38
همين كه بخواهند زبان عذرخواهى به درگاه الهى گشايند فرمان دورباش و ساكت باش, خاموششان مى كند39,
پس به دوزخبانان پناه مى برند كه شما از خدا بخواهيد كه اندكى از عذاب ما بكاهد, پاسخ مى شنوند: مگر خداى متعال, پيامبرانش را مبعوث نفرمود و حجت را بر شما تمام نكرد؟ 40
بار ديگر, درخواست مرگ مى كنند و جواب مى شنوند كه شما براى هميشه در دوزخ خواهيد ماند .41 و با اينكه مرگ از هر سوى بر ايشان مى بارد نمى ميرند 42
و هر چه پوست بدنشان بسوزد بار ديگر پوست نوى مى رويد و عذابشان ادامه مى يابد.43.

از بهشتيان درخواست اندكى آب و خوراك مى كنند و پاسخ مى شنوند كه خداى متعال نعمتهاى بعشتى را بر شما حرام كرده است. 44
و بهشتيان از آنان مى پرسند: چه چيز موجب بدبختى شما شد و به دوزختان كشاند؟ مى گويند: ما اهل نماز و عبادت خدا نبوديم و به مستمندان كمك نمى كرديم و با تبهكاران هم سو مى شديم و روز قيامت را تكذيب مى كرديم. 45
آنگاه به ستيز با يكديگر مى پردازند 46, گمراه شدگان به گمراه كنندگان مى گويند: اين شما بوديد كه ما را گمراه كرديد, آنان پاسخ مى دهند: شما به دلخواه از ما پيروى كرديد. 47
زير دستان به زبردستان مى گويند: اين شما بوديد كه ما را به اين بدبختى كشانديد, آنان پاسخ مى دهند: مگر ما به زور, شما را از راه راست بازداشتيم؟ 48
سرانجام, به شيطان مى گويند: اين تو بودى كه موجب گمراهى ما شدى, و او پاسخ مى دهد: خدا به شما وعده راستين داد و نپذيرفتيد, و من وعده دروغ دادم پذيرفتيد, پس به جاى سرزنش من, خويشتن را سرزنش كنيد, و امروز هيچ كدام نمى توانيم به فرياد ديگرى برسى. 49
و بدين سان, چاره اى جز تن دادن به كيفر كفر و نافرمانى خودشان نمى بينند و جاودانه در عذاب مى مانند. 50

 


پی نوشتها :
=========
1ـ آل عمران 133/, حديد 21/.
2ـ الحاقة 23/, الدهر 14/, نباء 32/.
3ـ توبة 72/, فرقان 75/, زمر 20/, سباء 37/.
4ـ بقرة 25/, آل عمران 15/, و دهها آيه ديگر.
5ـ محمد (ص) 15/, دهر 6/, 18, 21, مطففين 28/.
6ـ نحل 31/, فرقان, 16/, زمر 34/, فصلت 31/, شورى 22/, زخرف 71/.
7ـ ق 35/.
8ـ كهف 31/, حج 23/, فاطر 33/, دخان 53/, دهر 21/, اعراف 32.
9ـ حجر 48/, كهف 31/, صافات 44/, طور 20/, الرحمن 54/, 76, واقعة 15/ـ16, غاشية 13/ـ16, يس 56/.
10ـ اعراف 43/,يونس 10/, فاطر 34/, زمر 74/.
11ـ مريم 62/,, نباء 35/, غاشية 11/.
12ـ دهر 13/.
13ـ فاطر 35/, حجر 48/.
14ـ اعراف 35/, 49, فصلت 31/, زخرف 68/, احقاف 13/.
15ـ اعراف 43/, حجر 47/.
16ـ طور 24/, واقعة 17/, دهر 19/.
17ـ طفات 45/ـ47, ص 51/, طور 23/, زخرف 71, واقعة 18ـ19, دهر 5/ـ6, 15ـ 19, نباء 34/, مطففين 25/ـ28.
18ـ ص 51/, طور 22/, الرحمن 52/, 68, واقعة 20/ـ21, مرسلات 42/, نباء 32/.
19ـ بقرة 25/, آل عمران 15/, نساء 57/, صافات 48/ـ49, ص 52/, زخرف 70/, دخان 54/, طور 20/, الرحمن 56/, 70ـ 74, واقعة 22/ـ 23,34, 37, نباء 33/.
20ـ آل عمران 15/, توبة 21/, 72, حديد 20/, مائدة 119/, مجادلة 29/, بينة 8/.
21ـ سجدة 17/.
22ـ بقرة 25/ـ82, آل عمران 107/, 36 ـ 198, نساء 13, 57, 122, مائدة 85/ ـ 119, اعراف 42, توبة 22/, 72, 89, 100, يونس 26/, هود 23/,108, ابراهيم 23/, حجر 48/, كهف 3/ـ108, طة 76, انبياء 102/, مؤمنون 11/, فرقان, 16/,76, عنكبوت 58/, لقمان 9/, زمر 73/, زخرف 71/, احقاف 14/, ق 34/, فتح 5/, حديد 12/, مجادله 22/, تغابن 9/, طلاق 11/, بينة 8/.
23ـ دخان 56/, (فصلت 8/, انشقاق 25/, تين 6/).
24ـ نساء 140/ و دهها آية ديگر.
25ـ ق 30/.
26ـ هود 106/, انبياء 100/, فرقان 12/, ملك 7/ـ8.
27ـ آل عمران 106/, ملك 27/, يونس 27/, مؤمنون 104/, زمر 60/.
28ـ تحرير 6/.
29ـ رعد 5/, ابراهيم 49/, سباء 33/, غافر 71/, 72, الحاقة 32/, دهر 4/.
30ـ ابراهيم 50/, فرقان13/, انبياء 39/, همزة 6/ـ7.
31ـ بقرة 24/, آل عمران 10/, انبياء 98/, جن 15/, تحرير 6.
32ـ فرقان 13/ـ14, انشقاق 11/.
33ـ حج 19/, 20, دخان 48/.
34ـ انعام 70/, يونس 4/, كهف 29/, واقعة 42/ـ44ـ55, محمد 15/.
35ـ صافات 62/, 66, ص 57/, دخان 45/ـ46, واقعة 52/ـ53, نباء 25/, غاشية 6/ـ7.
36ـ ابراهيم 50/, حج 19/.
37ـ زخرف 38/, 39, شعرا, 94/ـ95, ص 85.
38ـ اعراف 38/ـ39, عنكبوت 25/, احزاب 68/, ص 58/ـ64.
39ـ مؤمنون 108/, روم 57/, غافر 542/, مرسلات 35/ـ36.
40ـ غافر 49/ـ50.
41ـ زخرف 77/.
42ـ ابراهيم 77/, طة 74, فاطر 36/.
43ـ نساء 56/.
44ـ اعراف 5/.
45ـ مدثر 39/ـ47.
46ـ ص 59/ـ64.
47ـ اعراف 38/ـ39, صافات 27/ـ33, ق 27/ـ28.
48ـ ابراهيم 21/, سباء 31/ـ33.
49ـ ابراهيم 22/.
50ـ بقرة 39/,81,162,257,275, آل عمران 883, 166, نساء 169/, مائدة 37/, 80, انعام 128/, اعراف 36/, توبة 17/, 63, 68, يونس 27/, 52, هود 107, رعد 5/, نحل 29/, كهف 108/, طه 101, سجدة 20/, مؤمنون 103, احزاب 65/, زمر 72/, غافر 76/, زخر 74/, مجادلة 17/, تغابن 10/, جن 23/, بينة 6/.

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نزديکي نمازگزار به خدا
سه شنبه 15 اسفند 1391 ساعت 15:26 | بازدید : 952 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

 

 

نزديکي نمازگزار به خدا

 

 

محمد بن مسلم گويد : روزي ابوحنيفه ( رهبر يکي از مذاهب چهارگانه اهل تسنن ) به حضور امام صادق ( عليه السلام ) آمد و عرض کرد : پسرت موسي ( عليه السلام ) را ديدم نماز مي خواند و مردم از جلويش رد مي شوند و او آنها را نهي نمي کند (1) مگر در او ( موسي بن جعفر ) چيزي هست ؟ ( که باعث بي اعتنايي مردم از او شده است ) .
امام صادق ( عليه السلام ) فرمود : موسي ( عليه السلام ) را به حضور آوردند ، وقتي که حضرت موسي بن جعفر به حضور پدر آمد ، امام صادق ( عليه السلام ) به او فرمود : ابوحنيفه مي گويد : « تو نماز مي خواني ، مردم از جلو تو رد مي شوند و آنها را نهي نمي کني » .
حضرت موسي ( عليه السلام ) در پاسخ عرض کرد :
يا ابت ان الذي کنت اصلي له اقرب الي منهم يقول الله عزوجل : « و نحن اقرب اليه من حبل الوريد » ؛
اي پدر ، آن کسي که من برايش نماز مي خوانم ، از مردم به من نزديک تر است ، خداوند مي فرمايد : « و ما از رگ گردن به انسان نزديک ترم » .
امام صادق ( عليه السلام ) از پاسخ جالب پسرش آن چنان مسرور شد که او را در آغوش گرفت و فرمود : « پدر و مادرم به فدايت اي کسي که اسرار و نهاني ها در قلب تو به وديعت گذاشته شده است » .(2)

پي نوشت :

1. اهل سنت معتقدند که اگر از جلو آنها در نماز رد شود شيطان است . نهي نکردن حضرت شايد مقابله عملي با اين حکم بوده باشد .
2. مناقب ابن آشوب ، ج 4 ، ص 311 به نقل از : کافي ( بايد توجه داشت که نهي امام ، مطلوب بود ، ولي او در عالم ديگر بود و توجه به غير خدا نداشت ) .

منبع: شکوه محراب

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


خواندن قرآن و نماز به زبان عربی چیست؟
سه شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 21:21 | بازدید : 750 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

خواندن قرآن و نماز به زبان عربی چیست؟

 

در مورد عربی خواندن تنها در مورد نماز و تلبیه حج دستور لزومی وجود دارد و الا در مورد هیچ عبادت دیگری چنین تکلیف و الزامی وجود ندارد و در نتیجه قرآن خواندن به زبان عربی واجب نیست ، هرچند درک مفاهیم هر کلامی با توجه به زبان مبدا و مادر بسیار آسان تر است .
اما در باره ضرورت خواندن نماز به صورت عربی و با الفاظ و کلماتی که پیامبر می خواند، دلائل مختلفی دارد که به برخی اشاره می کنیم:
اول: تعبدى و توقیفى بودن خواندن نماز به لفظ عربى، به این معنا که شریعت اسلام دستور به عربى خواندن نماز داده است.
با توجه به این که روح عبادت بر تسلیم و تعبد است، انسانی که می خواهد عبادت خدا کند، کاری را انجام می دهد که خداوند خواسته است . طبق آیات و روایات و سیره پیامبر، نماز، این واجب و تکلیف دینی به این شکل واجب شده است، اگر چه انسان می تواند در غیر نماز با هر زبانی با خداوند سخن گوید.
دوم: جهت ایجاد زبانى مشترک میان همه پیروان اسلام و فراهم سازى وحدت و پیوند بین المللى دینى.
سوم: قرائت و اذکاری که در نماز است، به صورت دقیق در هیچ زبانی ترجمه ندارد؛ یعنی نمی توان مفاهیمی را که در اذکار نماز است، به صورت دقیق ترجمه کرد و آن را بیان نمود. چه بسا برخی از کلمات یا جملات، معانی بسیاری در خود جای داده که با یک یا چند جمله نتوان همه آن ها را بیان نمود. (1)به عنوان مثال از سوره حمد نام مى‏بریم که هیچ ترجمه‏اى که بتواند تمام مفاهیم آن را به زبان دیگر بیان کند، نیست. حتى کلمه الله، هیچ معادلى در زبان دیگر ندارد (اگر چه در قالب جمله ای بتوان ترجمه کرد). کلمه خدا در زبان فارسى نیز معادل معناى الله نیست.
در ضمن تجربه زندگی انسان‌ها نشان داده آن جا که دست­های انسانی در کارهای مختلف دخالت کرده است، آن را به صورت‌های مختلف در آورده که گاهی با اصل و حقیقت خود فاصله بسیار دارد. در مورد احکام و تکالیف دینی نیز ما این مسئله را در ادیان دیگر مشاهده می کنیم که دست بردن انسان‌ها در احکام و دستورهای دینی آن ها را به چه وضعی در آورده، گاهی آن را به صورت کلی پاک کرده و از بین برده است.
در مورد نماز و عبادت نیز امروزه در ادیان دیگر چیزی نمی بینیم که خواسته الهی باشد تا پیروان آن ادیان خود را موظف به انجام آن بدانند. به همین خاطر ارتباط دائمی و همیشگی که مسلمانان با خدا دارند، در ادیان دیگر مشاهده نمی‌کنیم.
اگر چه با توجه به اسبابی که ذکر کردیم، نماز باید به زبان عربی خوانده شود، اما بدان معنی نیست که انسان نتواند به هیچ زبان دیگری با خداوند سخن بگوید. انسان می تواند با هر زبانی که خواست در غیر نماز با خدا سخن گفته و با او راز و نیاز کند و دردها و نیازهای خود را با او در میان گذارد. به تعبیر دیگر دعا بخواند .
شاید یکی از رموز خواندن نماز به زبان عربی و با دیگر شرایط و آداب، حفظ نماز بعد از قرن‌ها است، در حالی که در ادیان دیگر اثری از آن نمی بینیم. چه بسا اگر به همان صورت خود که پیامبران گفته بودند، عمل می کردند و به خواست خود با آن برخورد نمی‌کردند، آن ها نیز پرستشی به عنوان نماز می‌داشتند.
هشام بن حکم از امام صادق(ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می‌اندازد؟ امام فرمود:
«پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند، امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آن‌ها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این از طریق نماز امکان پذیر است»؛(2) یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین است.
در مسائل عبادى باید به این نکته توجه داشته باشیم که خواست و اراده ما در آن نقشى ندارد، بلکه باید آن‏ها را طبق دستور شرع انجام دهیم تا مقصود و هدف و مصالحى که شارع (خداوند) در نظر دارد و ما از آن بى خبریم، حاصل گردد. همان گونه که در اصل نماز تعبّد و تسلیم وجود دارد، در اجزاء و شرایط مختلف و از جمله عربى خواندن، این نکته مهم نهفته است. امیرمومنان (ع) در روایتی پس از بیان اینکه معنای اسلام، تسلیم شدن در مقابل پروردگار است که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می‌فرماید:
« مومن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی‌گذارد، بلکه برآنچه از پروردگارش رسیده بنیان می نهد». (3)
اصولا نماز رابطه بنده با خدا و اظهار عبودیت و شکر‌گزاری در مقابل نعمت‌های او می باشد . طبیعی است که بنده آن را به جا می آورد که خواسته خداوند و معبود اوست. هدف اصلی از خلقت انسان بندگی است . نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید، نه چیزی که خداوند خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود، بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. بنابر این گرچه زبان عربی و غیر عربی همه برای خدا یکسان است، ولی به دلایل یاد شده نماز باید به عربی خوانده شود .

پى‏نوشت‏ها:
1. استاد محمد تقى مصباح یزدى، قرآن‏شناسى،چاپ مؤسسه آموزش و پژوهشى امام خمینى، 1380 ه' ش. ص 102 - 92
2.صدوق علل الشرایع، نشر دار الحجه للثقافه ،بیروت، 1416 ق، ج 2، ص 10.
3. شیخ عباس قمی ، سفینه البحار، نشر موسسه معصومه، قم ، ج4، ص233، ماده سلم.

 

منبع:http://www.pasokhgoo.ir

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


راز نزول قرآن به زبان عربی در چیست؟
سه شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 21:19 | بازدید : 644 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )

راز نزول قرآن به زبان عربی در چیست؟

  پاسخ: راز نزول قرآن به «زبان عربي» اولاً يك جريان و امر طبيعي است؛ زيرا هر سخنور و دانشمندي، مطالب خويش را با زبان مخاطبان خود بيان مي‏كند و مي‏نويسد. خداوند متعال نيز در ارسال پيامبران و ابلاغ پيام‏هاي خويش، همين رويه را تأييد كرده و به كار گرفته است: «و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه ليبيّن لهم فيضل الله من يشاء و يهدي من يشاء و هو العزيز الحكيم»«و ما هيچ فرستاده‏اي را جز با زبان مردمش نفرستاديم تا [بتواند حقايق را( براي آنان به روشني بيان‏كند. پس خداوند هركس را كه بخواهد گمراه و هركس را كه بخواهد هدايت مي‏كند و او شكست‏ناپذير و فرزانه‏است». ابراهيم (14)، آيه 4. بر اين اساس، اگر قرآن به زباني، جز زبان عربي نازل مي‏شد، جاي آن داشت كه از حكمت نزول قرآن به آن زبان سؤال شود و گفته شود: با آن كه مخاطبان نخستين اين پيام، عرب زبان هستند، چرا اين پيام به زبان عربي نازل نشده است؟ علاوه بر آن كه تحدي و طلب همانند آوري اين كتاب، ضرورت نزول آن را به زبان عربي دو چندان مي‏كند. در صورتي كه قرآن عربي نباشد، چگونه مي‏شود از مخاطباني كه جز با زبان عربي آشنا نيستند و يا تسلّط كافي بر زبان‏هاي ديگر ندارند؛ درخواست شود كه براي روشن شدن حقانيّت يا نادرستي مدعاي پيامبر(ص)، سخني همانند قرآن بياورند؟ در اين صورت به آساني خواهند گفت: ما عرب زبان‏ها، محتواي پيام تو را نمي‏فهميم؛ پس چگونه همانند آن را بياوريم. پس تحدّي به قرآن نيز اقتضا مي‏كند كه اين پيام به زباني باشد كه مخاطبان اوليه‏اش، آن را درك كنند و بتوانند درباره درستي يا نادرستي مدعاي پيامبر(ص)، خود را بيازمايند و حقيقت برايشان روشن شود. نگا: قرآن‏شناسي، صص 98 - 103.   در اين جا بيان چند نكته ضروري است:   الف) خواندن قرآن به زبان عربي، به جز در موارد خاص (مانند نذر و...) واجب نيست؛ ب) خواندن قرآن با صوت، لحن و آواز مخصوص واجب نيست؛ ج) نماز بايد به زبان عربي با قرائت صحيح خوانده شود؛ امّا واجب نيست با صوت و آواز مخصوص خوانده شود. خواندن نماز به عربي، يكي از نشانه‏هاي «جهاني بودن» دين اسلام و رمز «وحدت و يگانگي» مسلمانان است. عربي خواندن، آن را از تحريف و آميختگي به خرافات و مطالب بي اساس - هنگام ترجمه آن به زبان‏هاي ديگر - نگاه مي‏دارد و بدين وسيله روح اين عبادت اسلامي، محفوظ مي‏ماند. گفتني است توحيد و يگانگي - در تمام اصول و فروع اسلام - يك زيربناي اساسي محسوب مي‏گردد و نماز به سوي قبله واحد، در اوقات معين و به يك زبان مشخص، نمونه‏اي از اين وحدت است. در ضمن ياد گرفتن ترجمه نماز، بسيار ساده و آسان است. ر.ك: توضيح المسائل مراجع تقليد، مباحث قرائت؛ آيت‏الله مكارم، ج 3، صص 58-56.

 

 

منبع:http://quran.al-shia.org

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


تمام آیات قرآن درباره لزوم نماز خواندن (اگر قرآن را قبول ندارید نماز هم نخوانید)
سه شنبه 8 اسفند 1391 ساعت 21:9 | بازدید : 781 | نویسنده : [cb:post_author_name] | ( نظرات )
 
 
تمام آیات قرآن درباره لزوم نماز خواندن (اگر قرآن را قبول ندارید نماز هم نخوانید)

(۱) پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن. (کوثر: ۲)  

(۲) و فرمان نیافته بودند جز اینكه خدا را بپرستند، و در حالى كه به توحید گراییده‌اند، دین [خود] را براى او خالص گردانند، و نماز برپا دارند و زكات بدهند، و دین [ثابت و] پایدار همین است. (بینه: ۵)  

به ادامه مطلب بروید...

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
نویسندگان
نظر سنجی

نظرتان را در مورد وبلاگ دست خط خدا بفرمایید؟

خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 53
بازدید هفته : 122
بازدید ماه : 119
بازدید کل : 309581
تعداد مطالب : 87
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


ابزار رایگان وبلاگ
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 87
:: کل نظرات : 17

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 10
:: باردید دیروز : 53
:: بازدید هفته : 122
:: بازدید ماه : 119
:: بازدید سال : 1166
:: بازدید کلی : 309581